قسمت 208 حقيقت‌‌ درباره حلقه‌‌های جادو

دقایقی پس از اینکه سیگنال ارتقاء سطح از اتاق روری آمد، وینسنت بدون همراه وارد شد و بلافاصله دوستش را دید که آنجا ایستاده بود و تغییراتی را که روری متحمل شده بود احساس کرد.

«تبریک میگم که یک سطح پیشرفت کردی، هاها. حالا می‌تونیم به خیال راحت بریم سراغ شکار حلقه.» وینسنت با لبخندی بر چهره‌اش به روری نزدیک شد و سپس دستی به شانه پسر مو قرمز زد و او را در آغوش گرفت.

«ممنونم. و بله، مشتاقانه منتظرش هستم.» روری صادقانه لبخند زد و در نهایت بر اضطرابی که در مورد پیشرفت خود در چند روز گذشته احساس می‌کرد غلبه کرد.

«چه زمانی می‌ریم؟»

وینسنت با گوش دادن به دوست مو قرمزش به سمت مبل اتاق رفت: «سپیده دم. خوب نیست که شب به یه قلمرو ناشناخته بریم. اما بعدش، مستقیماً به سمت مقصد می‌ریم. دیگه خیلی از اون منطقه دور نیستیم.»

روری روی تختی که در اتاق 30 متری بود نشست. اتاق با چیزهای کمی تزئین شده بود زیرا مسافرخانه، جای ساده‌ای بود: «چطور به شکار حلقه ادامه بدیم؟»

حلقه‌های جادویی برای افرادی که می‌توانستند قدرت جادویی خود را بیدار کنند و برای برخی از انواع موجودات جادویی مهم بود. حلقه‌ها مانا را در این موجودات تثبیت می‌کردند و به آنها توانایی‌هایی می‌دادند. اما این سطحی ترین بخش این عنصر حیاتی در دنیای جادو بود!

اگر عمیق‌تر تحلیل کنیم، حلقه‌های جادویی صرفاً ابزاری نیستند که عمدتاً برای انسان مفید باشند. آنها جوهره و ذات جادویی انواع مختلفی از موجودات بودند که در سراسر قلمرو یافت می‌شدند.

به طور خلاصه، هر موجودی که برای تقویت خود نیازی به جذب حلقه نداشته باشد، می‌تواند این جوهره‌ها را در بدن خود تولید کند.

بنابراین، یک جانور جادویی خاص می‌تواند یک حلقه ایجاد کند و آن را در حالی که قوی تر می‌شود، توسعه دهد. این حلقه به طور طبیعی دارای ویژگی‌های مرتبط با هیولایی است که آن را ایجاد کرده است، و سطح آن، که با رنگ آن نشان داده می‌شود، معادل تهذیب جادویی آن موجود خواهد بود.

این بدان معنا نیست که یک حلقه سطح اول قرمز، لزوماً پس از بالغ شدن آن موجود به یک هیولای مرحله اول تشکیل می‌شود. این ممکن است برای برخی اتفاق بیفتد...