فصل 210 آغاز شکار

وینسنت و گروهش چند ساعت پس از ورود به جنگل دارکوب آلپ، کالسکه‌های خود را در محلی ترک کردند که در آنجا اردوگاه موقت کوچکی برپا می‌کردند.

به عنوان جادوگران سطح پایین، نیازهای آنها بسیار شبیه به نیازهای افراد عادی بدون جواهرات جادویی بود. آنها نیاز به استراحت، خوردن و خواب داشتند. به طور خلاصه، آن‌ها نمی‌توانستند بیرون بروند و این منطقه ناشناخته را بدون مکانی برای استراحت گروهی که هر روز به آن بازگردند، کاوش کنند.

پس از راه‌اندازی کمپ در همان روز، گروه به دو بخش تقسیم شد، یک گروه با اعضای کمتری برای مراقبت از کمپ باقی میماند و گروه دیگر واقعاً به شکار حلقه می‌رفتند.

وینسنت و روری همراه با 10 دستیار، 9 دستیار در سطح 1 و یکی در سطح 2، به اولین شکار خود می‌رفت و به دنبال حلقه‌های رده قرمز برای مردان کم‌استعداد می‌گشت‌.

دو روز بعد…

پس از اینکه گروه وینسنت سفر خود را در جستجوی حلقه برای 9 نفر از مردانش آغاز کردند، با موفقیت جانورانی را پیدا کردند که بر روی آنها حلقه‌های قرمز وجود داشت.

پس از مواجهه با سه موجود از این دست در آن دو روز که با افراد کم استعداد نیمه اول گروه سازگار بودند، وینسنت، روری و هفت نفر از مردانش هر چه در توان داشتند برای کمک به آن سه انجام دادند.

حلقه‌ها باید فتح می‌شدند. این بدان معنی بود که باید بر چالش جذب چنین جوهره‌ای غلبه میشد. این فرایند وقتی که همان کسی که قرار بود حلقه را جذب کند موجود را نمی‌کشت، بسیار دشوار میشد.

با پیروی از این منطق، مردان گروه اساساً به سه نفر کمک کردند تا فضای حرکت جانورانی را که دارای پنتاگرام‌های سازگار بودند، محدود کنند و از مسیرهای فرار آنها جلوگیری کنند، حتی گاهی اوقات آنها را بی حرکت می‌کردند.

اما هر چه کسی برای شکست دادن یکی از این موجودات بیشتر تلاش کند، جذب حلقه تولید شده توسط موجود شکست خورده برایش آسان‌تر خواهد بود. بنابراین، گروه وینسنت تا حد امکان از درگیر شدن در نبردهای این سه نفر اجتناب کردند و فقط در صورت لزوم ش...