آسمان ها را مهر خواهم کرد
قسمت: 96
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل96: یشم شیطانی در درهی کوهستانی
نیازی به توضیح نیست که معنی پایهریز بنیاد برای تهذیبگران چه بود. این یک تحول جهانی تکاندهنده بود که شامل افزایش طول عمر میشد. البته طول عمر به معنای زندگی بود و زندگی تهذیبگران پایهریز بنیاد بسیار پربارتر از مرحله خالصسازی چی بود.
جراحاتی وجود داشت که باعث مرگ شخص در مرحله خالصسازی چی میشد، اما فقط به یک متخصص قدرتمند، آسیب میرساند.
منگهائو از میان کوههای سرسبزِ خارج از لبهی منطقهای که روزی منطقهی ژائو بود، قدم زد و سرزمینی را که زمانی خانه او بود ترک کرد. او به سمت دامنه جنوبی حرکت کرد.
حتی با وجود اینکه منطقهی ژائو از نظر فنی بخشی از دامنه جنوبی بود، بسیار دورتر از مرکز آن بود. با توجه به پایهی فعلی تهذیبش، اگر پیاده میرفت، ممکن بود سالها طول بکشد تا به آنجا برسد.
با این حال، منگهائو عجله نداشت. اگرچه به سمت دامنه جنوبی حرکت میکرد، اما چیزی که در آن لحظه بیشتر نگرانش بود این بود که چگونه از مرحله پایهریز بنیاد عبور کند و به یک متخصص قدرتمند تبدیل شود.
فکر کردن به اینکه قبلاً فقط تعداد کمی تهذیبگر پایهریز بنیاد در کل منطقهی ژائو وجود داشتهاند، باعث میشد که بیصبری منگهائو را قِلقِلک دهد. او آرزو داشت که به پایهریز بنیاد برسد و سپس بتواند در آسمان پرواز کند.
«کی میدونست که توی حوزه جنوبی با چه خطراتی روبهرو میشم. بهعلاوه، هنوز باید این سم رو دفع کنم. فقط در صورتی میتونم این کار رو انجام بدم که پایگاه تهذیب قویتری داشته باشم...»
چشمان منگهائو درخشیدند. او میدانست که با کتاب راهنمای تهذیب چی، از کتاب مقدس روح متعالی میتواند یک بنیاد بیعیب و نقص بسازد. این به خودی خود بهاندازه کافی نادر بود، اما منگهائو همچنین دارای فرمول مخفی شانگ گوانشیو برای ایجاد یک قرص پایه بینقص بود!
او از قبل، بیشترِ مواد لازم را داشت. با آیتمهایی که از غار جاودانه پدرسالار معتمد و همچنین آینه مسی بهدست آورده بود، او اطمینان داشت که میتواند همه مواد لازم برای درست کردن قرص را جمعآوری کند. اگر او موفق میشد، یک بنیاد کامل داشت که در حال حاضر در جهان تهذیب، تنها در افسانهها وجود داشته است.
«کنجکاوم که... یه پایهریز بینقص چقدر قدرتمنده؟» در حالی که به جلو نگاه میکرد، چشمانش میدرخشید.
سه ماه بعد، منگهائو از جایی که قبلاً منطقهی ژائو وجود داشت، دور شده بود. او از یک کشور دیگر فانیها عبور کرده بود و اکنون در یک بیابان وسیع حرکت میکرد. مدت زیادی بود که نشانههای زندگی را ندیده بود.
تا جایی که چشم کار میکرد، کوههای تنها قد عمل کرده بودند. آنها بیپایان بهنظر میرسیدند. در طول روز، صداهای حیوانات وحشی مختلف شنیده میشد و آسمان آبی عمیق بیحد و مرز بالای سرش پهن شده بود. در شب، آسمان پر از نور ملایم ستارگان بیشمار و ماه لطیفی میشد که دیدنش دل را مسحور کرد.
منگهائو روی قله یک کوه ایستاده بود و دنیا را تماشا میکرد. زیبایی آن قلبش را لبریز کرد و باعث متورم شدن آن شد. او شروع به پایین رفتن از کوه کرد.
«خواندن ده هزار کتاب، سفر به ده هزار جاده. سخته بگم که تا حالا چند هزار کیلومتر رو طی کردم. کوهها افق رو پر میکنن. هر چی دیدم و شنیدم مثل دریای همیشه در حال رشد، قلبم رو پر میکنه.» برقی در چشمهایش روشن بود.
«در انتخاب مکان برای پایهریز بنیاد، بهترین کار انتخاب مکانی با انرژی روحانی خاصه. که شانس موفقیتم رو افزایش میده.»
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب آسمان ها را مهر خواهم کرد را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.