آسمان ها را مهر خواهم کرد
قسمت: 95
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 95: یک حمام باران، یک طلسم سرد
در حالی که ذهنش به دوران افتاده بود، منگهائو احمقانه خیره شد. همه چیزهای خارقالعاده و عجیبی که او در زندگیاش دیده بود با منظره تکاندهنده مقابلش قابل مقایسه نبود. ذهنش خالی بود، گویی توانایی خود را برای حتی فکر کردن از دست داده بود. او فقط میتوانست آنجا بایستد و با سستی نگاه کند.
پدرسالار معتمد در واقع... یک لاک پشت سیاه و بسیار عظیم بود!
و منطقهی ژائو روی زمین پشت او وجود داشت!!
او خودش روی به مدت بیست سال بر پشت پدرسالار معتمد زندگی کرده بود. به همین دلیل بود که پدرسالار معتمد صدایش میکردند. نه تنها فقط یک فرد، بلکه یک کشور کامل به او متکی بود! تهذیبگران و انسانهای فانی مثل همدیگر به او تکیه میکردند!
بعد از اینکه پدرسالار معتمد مهر و موم شد، هشیاریاش را از دست داد. با این حال او هنوز هم توانست ذرهای از ارادهاش را به زور بیرون بیاورد و سپس سعی کرد میراث فرقه مهر کننده شیطان را از بین ببرد.
حالا منطقی بود که چرا فرقه معتمد قبلاً فرقه مهر کننده شیطان نامیده میشد، هرچند که امروزه افراد کمی این را میدانستند. و جای تعجب نبود که فرقه معتمد را یک فرقه شیطانی مینامیدند و چنین جنگهای وحشیانه و درونی داشت.
بدن حاوی تکهای از ارادهی او، تا رسیدن به مرحله قطع روح تمرین تهذیب کرد، اما بدن واقعیاش... دقیقا چقدر قدرتمند بود؟!
هنوز خیلی چیزها بود که منگهائو نمیفهمید. برای مثال، اگر پدرسالار معتمد بسیار قدرتمند بود، چرا نتوانسته بود خود را از همان ابتدا نجات دهد؟ اگر منگهائو ظاهر نمیشد، آیا او میمیرد؟ با توجه به اینکه بدن واقعیاش چقدر قدرتمند بود، چرا باید قدرت آن تهذیبگران را جذب میکرد؟
بلند شده همراه با زمین حاوی منطقهی ژائو، سه شبه روح نوظهو در حالی که همه اینها اتفاق میافتاد در شوک خیره بودند. ذهن آنها میچرخید و حیرت چهرههایشان را پوشانده بود. آنها حتی قادر به احساس کردن ترس نبودند. فقط میتوانستند با نگاههای توخالی خیره شوند. حتی به سختی چیزی را که میدیدند باور میکردند.
لرد مکاشفه نیز هنگام نگاه کردن به سر عظیم، بهت زده بود. سر بیاندازه بزرگتر از خودش بود؛ در واقع، آنقدر بزرگ بود که حتی نمیتوانست از یک طرف سر تا طرف دیگرش را ببیند. ترس در چشمانش درخشید. چه طور ممکن بود تصور کرده باشد که پدرسالار معتمدی که او فحش بارش کرده و به چالش کشیده بود، چنین خواهد بود؟
همانطور که صدای پدرسالار معتمد طنین انداز شد، کلمات او در گوشهای لرد وحی فرو رفت و باعث لرزش بدن و بیحس شدن پوست سرش شد. او از هر اراده و ارادهای برای مبارزه محروم شد.
نیازی نبود که پدرسالار معتمد حمله کند. اکنون که واقعاً ظاهر شده بود، به سادگی کمی فشار به لرد مکاشفه وارد کرد و باعث لرزش بدنش شد. بهنظر میرسید که جریان خون لرد مکاشفه متوقف شده بود. روشنگری دائو که او با روح خود بهدست آورده بود، سقوط کرد. او به اندازهی یک حشره ضعیف بود. پدرسالار معتمد میتوانست با یک نفس او را در هم بکوبد.
فشار وحشتناک تراوش شده توسط سر باعث خشک شدن دهان لرد مکاشفه شد. علیرغم پایگاه فوقالعاده تهذیب، عرق سرد در سراسر بدنش جاری شده بود. حضور زنگ مکاشفه در کنارش کوچکترین احساس راحتی به او نمیداد. حتی حواس روحانی ارسال شده توسط جاودانه سحر هم کوچکترین احساس ایمنی به او نداد.
حالا میفهمید که چرا وقتی به جاودانه سحر اشاره کرد، پدرسالار معتمد کوچکترین توجهی نکرده بود. با توجه به بدن واقعی فوق العادهاش معلوم بود که توجه نمیکرد. و حالا میدانست چرا پدرسالار معتمد از جاودانه سحر نمیترسید....
در خاطراتش، طبق تمام متون باستانی که مطالعه کرده بود، منطقهی ژائو برای مدت بسیار بسیار طولانی وجود داشت. این باعث ترس بیشتر او شد. کسی که اول وجود داشت.... پدرسالار معتمد بود یا منطقهی ژائو؟!
اگر دومی بود، پذیرش آن آسانتر بود. اگر اولی بود.... با فکر کردن به این، چنان لرزشی در بدن لرد مکاشفه شروع شد که احساس کرد ممکن بود پوستش منفجر شود.
«خب، چطوره بجنگیم؟» تکتک کلمات پدرسالار معتمد، همچون صاعقهها میغریدند. انفجار رعدآسایی باعث شد لرد مکاشفه چندین هزار متر به عقب پرتاب شود. خون از دهانش جاری شد. اکنون زنگ کاملاً معمولی بهنظر میرسید و با مقدار زیادی ترک و شکستگی پوشانده شده بود.
«نه... نیازی به مبارزه نیست.» لرد مکاشفه، با چهرهای رنگ پریده با عجله گفت: «من از نسل جوان، چند لحظه پیش فقط داشتم شوخی میکردم. پدرسالار... آقا... قصد توهین نداشتم...» دو چشم عظیم پدرسالار معتمد مستقیم به او خیره شد و او به خود لرزید.
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب آسمان ها را مهر خواهم کرد را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.