منگ­هائو درحالی­که برای خودش زمزمه می­کرد اخم کرد. او به سمت چاله نگاه کرد. در حال‌حاضر فقط یک مرد در ردای سفید در آنجا شناور نبود، بلکه حدود هفت نفر که در موقعیت‌های مختلف شناور بودند، نگاه­های خون‌آلودشان به او دوخته شده بود.

گرچه او نمی‌توانست کره چشم آنها را ببیند، تمام بدن منگ­هائو سرد شد. این مکان فوق‌العاده عجیب­وغریب بود و او دلش می‌خواست هر چه سریعتر از آنجا خلاص شود.
 سپس به تکه‌های یشم باستانی در دستش نگاه کرد و عزم چشمانش را پر کرد. او نوک زبانش را گاز گرفت و اجازه داد یک قطره خون روی یشم باستانی دوم بریزد.

به­محض اینکه قطره خون روی آن چکید، شروع به ارتعاش کرد. یک ماده گازی در مقابل منگ­هائو ظاهر شد که به یک چی خاکستری رنگ تبدیل شد. به سمت او پرواز کرد و از نقطه‌ای دربین ابروهایش وارد بدنش شد. صدای غرشی ذهنش را پر کرد و سپس صدایی باستانی دوباره در سرش پیچید. این­بار واضح‌تر بود، انگار گوینده کنار گوشش ایستاده بود.

«من همیشه استاد دائوئیست نسل هشتم نبودم. در خارج از کوهستان ششم بود که من به وسیله‌ی وصیت­نامه‌ای که استاد هفتم پس از مرگش برجای گذاشته بود به روشنگری دست یافتم. با کمال میل گذشته‌ام را رها کردم و دائوی خودم را برعکس کردم تا دائوی نسل گذشته را به ارث ببرم. من در خلقت پرسه زدم و در نهایت، نیمی از دریا را در خارج از کوه ششم تصفیه کردم تا یشم مهرومومی را که برای هر نسل لازم است بسازم.

با کمک یشم بر طلسم مهرکننده‌ی شیطان استاد نسل هفتم مسلط شدم. از زمان‌های بسیار قدیم، هر نسل از مهرکنندگان شیطان باید طلسمی جدید ایجاد کند. بنابراین من هشتمین طلسم مهرکننده‌ی شیطان را ایجاد کردم. در طول زندگیم همواره به دنبال طلسم‌های پراکنده شده‌ی دیگر می‌گشتم، اما متأسفانه تا زمانی که به مصیبت نه کوه و دریا رسیدم، تنها سه مورد پیدا کرده بودم. چه حیف.

جانشین، اگر خوش­شانس باشی می‌توانی هشتمین طلسم را جذب کنی و سپس نهمین طلسم مهروموم شیطان را ایجاد کنی. این­گونه، پیمان مهرکنندگان شیاطین دوباره مطابق با قانون دائو خواهد بود.

پیمان مهرکنندگان شیاطین، شیاطین بزرگ آسمان‌ها و زمین و نیز هاله‌ی تمام موجودات زنده در زیر طاق آسمان‌ها را، جستجو می‌کند. تصرف جان‌های شیطانی، تصفیه خون شیطانی و استفاده از آن و سپس... مفاهیم مهروموم شیطان، ساختار شیطانی؛ دگرگونی شیطانی و ...

من نمی‌دونم تو از کدوم نسل از مهرکنندگان هستی، شاید نسل نهم. اگر چنین است، تو خوش‌شانس هستی، اما در عین­حال، بدشانس. 9 عدد نهاییه، اوج زوال. مسیری که باید طی کنی با متغیرهای زیادی پر شده.

این کلون فقط دارای طلسم هشتمین استاده. الان اون رو به تو منتقل می‌کنم. این طلسم از چی شیطانی به­عنوان پایه و بنیاد خودش استفاده می‌کنه و توانایی‌هایی که داره... مهر جسم، مهر روح، مهر جاویدان، مهر الوهیت، مهر شانس آسمانی، مهر تمام موجودات زنده در جهان!» 

صدا در ذهن منگ­هائو بیشتر و واضح‌تر می‌پیچید تا اینکه به غرش رعدوبرقی تبدیل شد که نشان خود را در ذهن او حک کرد. این نشان یک نماد باستانی بود. نمادی برای مهروموم.

سرانجام صدای غرش طنین محو شد. 

منگ­هائو این را نمی‌دانست، اما ده روز در دنیای بیرون گذشته بود و...