آسمان ها را مهر خواهم کرد
قسمت: 120
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 120: پنج فرقه و سه طایفه حوزه جنوبی
در همینحال، در فرقه یخبندان طلایی، یکی از پنج فرقه بزرگ حوزه جنوبی، صدها پرتو نور به سمت آسمان پرواز میکردند. اینها اعضای فرقه بودند که به کمک وسایل پرواز جادویی نیاز نداشتند. جلوتر از آنها، شخصی که در ابتدا قرار داشت، سوراخی در هوا باز کرد و بقیه وارد آن شدند.
ژائو شانلینگ در میان آنها بود که شمشیر بزرگی از طلا به همراه داشت و زره پوشیده بود. او با سرعتی باورنکردنی حرکت میکرد. [ژائو شانلینگ، ژو یانیون، چن فن و زو چینگ در فصل 41 ذکر شدهاند: "حسی در ایالت ژائو!" و فصل 42: "چه کسی جرئت دارد به او دست بزند!؟"]
میراث جاودانه خونین، فرقهها و قبیلههای بزرگ را وارد جنون کرده بود. علاوه بر قبیله وانگ و فرقه یخبندان طلایی، قبیله سونگ، یکی دیگر از سه قبیله بزرگ، وجود داشت. صدها پرورش دهنده ظاهر شدند که همه آنها استعدادهای برجستهای بودند. در میان آنها آهنگ عجیب بود که منگهائو گنجینههایش را در ایالت ژائو دزدیده بود.
ژائو شانلینگ در میان آنها بود که شمشیر بزرگی از طلا به همراه داشت و زره پوشیده بود. او با سرعتی باورنکردنی حرکت میکرد. [ژائو شانلینگ، ژو یانیون، چن فن و زو چینگ در فصل 41 ذکر شدهاند: "حسی در ایالت ژائو!" و فصل 42: "چه کسی جرئت دارد به او دست بزند!؟"]
میراث جاودانه خونین، فرقهها و قبیلههای بزرگ را وارد جنون کرده بود. علاوه بر قبیله وانگ و فرقه یخبندان طلایی، قبیله سونگ، یکی دیگر از سه قبیله بزرگ، وجود داشت. صدها پرورش دهنده ظاهر شدند که همه آنها استعدادهای برجستهای بودند. در میان آنها آهنگ عجیب بود که منگهائو گنجینههایش را در ایالت ژائو دزدیده بود.
قدرتمندترین فرقه در حوزه جنوبی فرقه شمشیر انفرادی بود. صدها هاله شمشیر پرتاب شد. منظره تکان دهندهای بود. هر تهذیبگری بر روی یک شمشیر ایستاده بود. بهنظر میرسید که صدها هاله شمشیر میتوانند آسمان را بشکافند. در جلوی گروه هفت نفر با چهرههای خشن قرار داشتند. یکی از این هفت نفر کسی نبود جز چن فن!
چهره چن فن پر از عدالتخواهی بود. ردای سفید بلندی پوشید و روی شمشیری سبز تیره ایستاد. او در مرحله اولیه پیریزی بنیاد بود!
در مقابل هفت نفر مردی میانسال با حالت سرد و قصد قتل شدیدی بود. این کسی نبود جز استاد چن فن، ژو یانیون.
وو دینگکیو ابرها را در بالای دامنه جنوبی به آشوب کشاند. [وو دینگکیو و آهنگ عجیب در فصل 48 ذکر شده است: "آهنگ عجیب و وو دینگکیو" و چند فصل بعد از آن]
چهره چن فن پر از عدالتخواهی بود. ردای سفید بلندی پوشید و روی شمشیری سبز تیره ایستاد. او در مرحله اولیه پیریزی بنیاد بود!
در مقابل هفت نفر مردی میانسال با حالت سرد و قصد قتل شدیدی بود. این کسی نبود جز استاد چن فن، ژو یانیون.
وو دینگکیو ابرها را در بالای دامنه جنوبی به آشوب کشاند. [وو دینگکیو و آهنگ عجیب در فصل 48 ذکر شده است: "آهنگ عجیب و وو دینگکیو" و چند فصل بعد از آن]
فرقه سرنوشت بنفش همراه با صدها تن از شاگردان سرنوشت بنفش در هوا حرکت کردند. همانطور که آنها در آسمان پرواز میکردند، پیشانی وو دینگکیو درهم رفت و به نظر میرسید که او به چیزی بسیار مهم فکر میکند. این به نوبه خود باعث شد که بقیه از فرقه سرنوشت بنفش به طرز باورنکردنی ساکت باشند.
او فکر کرد: «یویان گم شده. آخرین بار اون رو وقتی داشت یه تهذیبگر رو تعقیب میکرد دیدهاند، بعدش راک عظیم اومد و همهچی رو بههم ریخت. اون الان کجاست؟ یشم زندگیش هنوز سالمه، به این معنی که اون در امانه.» آهی کشید.
چو یویان برای فرقه سرنوشت بنفش بسیار مهم بود. در واقع، او آنقدر مهم بود که بسیاری از افراد فرقه با نامزدی او با وانگ تنگفی مخالفت کرده بودند.
پرتوهای نور منشوری در آسمان سراسر دامنه جنوبی دیده میشد که به سمت هفت منطقه میراث جاویدان خون پرواز میکردند.
در میان فرقهها و طایفههای بزرگ، قبیله لی مرموزترین بود. آنها بهندرت اعضای قبیله را به بیرون میفرستادند و زمانی که این کار را میکردند، افراد کمی از آن آگاه میشدند. در واقع، زمانی که مناطق میراث باز شد، فقط پنج نفر را فرستادند!
از این پنج نفر، دو نفر از محافظان دائوی مرحله روح نوپا بودند. بقیه در مرحله پیریزی بنیاد بودند، دو مرد و یک زن. این سه برگزیده از قبیله لی بودند که کمتر خارجیای حتی نام آنها را شنیده بود.
در میان فرقهها و طایفههای بزرگ، قبیله لی مرموزترین بود. آنها بهندرت اعضای قبیله را به بیرون میفرستادند و زمانی که این کار را میکردند، افراد کمی از آن آگاه میشدند. در واقع، زمانی که مناطق میراث باز شد، فقط پنج نفر را فرستادند!
از این پنج نفر، دو نفر از محافظان دائوی مرحله روح نوپا بودند. بقیه در مرحله پیریزی بنیاد بودند، دو مرد و یک زن. این سه برگزیده از قبیله لی بودند که کمتر خارجیای حتی نام آنها را شنیده بود.
یکی از پیرمردها گفت: «سالها پیش پدرسالار این راز رو فاش کرد که در هشتمین دورهی مسابقات، میراث جاویدان خونین بهدست قبیله لی خواهد افتاد.» او ردای بلند مشکی پوشیده بود و قد بلند و لاغر بود. برگشت به سه نفر پشتسرش نگاه کرد. «هشتمین مسابقات فرارسیده. دائوی، میراث متعلق به توعه، این مسلمه. در مورد شما دو نفر، فقط از فرصت استفاده کنید، ببینید و یاد بگیرید.»
مرموزترین فرقه از میان پنج فرقه بزرگ، فرقه شیطان خون بود. آنها حتی کمتر از...
مرموزترین فرقه از میان پنج فرقه بزرگ، فرقه شیطان خون بود. آنها حتی کمتر از...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب آسمان ها را مهر خواهم کرد را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی


