باز: تکامل آنلاین
قسمت: 18
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۱۸ - لانه اژدها
لیام در محل اتصال جویبار به رودخانه پرآشوب عظیم مکث کرد و سپس در جهت شمال شرقی به سمت دسته ای از کوهها راه افتاد.
او از مسیرهای پر پیچ و خم بالا رفت و سپس در غاری خاص در نزدیکی پایه یکی از کوه های بلندتر مکث کرد. در کمال تعجب، غار دیگری نیز به جز غار اول وجود داشت.
ایستاد و به هر دو غار خیره شد، لبهایش به صورت یک لبخند بزرگ جمع شده بود. «خوشحالم که پیداش کردم. » لیام با دیدن منظره باورنکردنی مقابلش خندید.
«حالا بزار ببینم... غار سمت راست باید ورودی سیاهچال باشه و غار سمت چپ باید لونه باشه.»
فردی که برای اولین بار یک ورودی سیاهچال را کشف کرد، امتیاز جایزه و لوازم اضافی دریافت کرد، اما لیام بیشتر به غار دوم علاقه داشت.
این غار در واقع لانه یکی از اژدها های سطح پایین به نام نیریا بود. نیریا نیز مانند همه اژدهایان علاقه به جمع آوری جواهرات و گنجینه ها داشت. با این حال، لیام می دانست که یک علاقه مندی دیگر نیز دارد.
اژدهای تنبل دوست داشت مسافران را با نشان دادن گنجینه هایش به لانه خود بکشاند و در زمانی که اصلا انتظارش را ندارند آن ها را بخورد.
مخصوصاً از نگاه به وجد آمده و سرخوشی که به خاطر گنجینهها در چهرههای طعمهاش ظاهر میشد لذت می برد، درست قبل از اینکه با فهمیدن سرنوشتی که در انتظارشان بود آن سرخوشی کاملا تبدیل به وحشت مطلق شود.
در داخل غار نیز طلسم خاصی وجود داشت که باعث میشد هر کسی در غار بمیرد هر چیزی را که در اختیار داشت از دست دهد و در نتیجه، آرام آرام تپه گنج اژدها رشد میکرد.
با این حال او فقط یک اژدهای سطح پایین بود و خیلی هم باهوش نبود. در غیر این صورت، تا این حد به منطقه ی شروع نزدیک نبود. راه حل نیز بسیار ساده بود و هر کسی می توانست آن را امتحان کند.
در زندگی ...
کتابهای تصادفی
