فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 19

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل ۱۹ - نیریا عصبانی است

«کجا رفت؟» جین وی به اطراف نگاه کرد و در محل تلاقی جویبار و رودخانه ایستاد. آنها تا اینجا لیام را دنبال کرده بودند و ناگهان رد او را گم کردند.

با دقت به اطراف نگاه کرد، گوان یه او را به سمتی کشاند تا مجموعه ردپایی را که به کوه منتهی می شود نشان دهد. «رئیس اونجا.»

«اوه! اون بالا رو نگاه کن اون یه غاره؟» جین وی نفس نفس زد.

«رئیس یه غار دیگه هم درست کنارشه!!!» گوان یه هم با هیجان فریاد زد. «اوه لعنتی! رئیس! این باید یه جور غار گنج یا سیاه‌چال باشه درسته؟؟؟ ما واقعا زدیم به هدف!»

«باشه خیلی خب. آروم باش. یادت رفته اون مرد چقد قویه؟ تازه شاید چند نفر واسه پشتیبانی هم باهاش باشن.» جین وی چانه اش را مالید و متفکرانه غر زد.

«اینجا باید بیشتر مراقب باشیم. پیدا کردن یه سیاه‌چال در حال حاضر کار خیلی بزرگیه. تازه طلاهای اون بچه پولدار هم هست.»

«بیا اول با نیروی کمکی تماس بگیریم. همه ی دوستامون رو خبر کن بیان اینجا.»

«هاهاها. کی می دونه شاید یه لوح انجمن یا همچین چیزی از توی اون سیاه‌چال پیدا کنیم و بتونیم اولین انجمن توی بازی باشیم!»

«چه روز خوش یمنی لعنتی ای! این پسر پولدار ستاره خوش شانسی منه! با ها ها ها!!!»

در حالی که جین وی متکبرانه ایستاده بود و اطراف منطقه را نگاه می کرد، گوان یه به سرعت دست به کار شد و با هرکسی که در آن منطقه و اطراف آن بود تماس گرفت.

در عرض چند د...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی