باز: تکامل آنلاین
قسمت: 27
فصل ۲۷ - حالت مخفی
لیام متفکرانه به دوردست خیره شد در حالی که مجموعه بعدی صداهای بال زدن شروع به بازتاب کردند. این نیز بلندتر از آن چیزی بود که او انتظار داشت.
آیا دوباره پرندگان بیشتری وجود داشت؟
کلاغ ایبون سطح ساده ی سیاه چال بود. هرگز نباید اینقدر سخت می شد.
حتی حالت های معمولی مثل حالت آسان، سخت و جهنمی را هم نداشت. این فقط یک تیر مستقیم بدون هیچ پیچ و خم پنهان بود.
در اصل، در سیاهچال باید ۱۰ پرنده در حمله ی قبلی و ۱۰ پرنده دیگر در حمله ی بعدی وجود داشته باشد که برخی از پرندگان این گروه، مهارت گیجکردن بازیکنان را داشته باشند.
این همچنین آخرین موج حمله ی قدرمند قبل از رئیس نهایی بود، یک کلاغ سیاه غولآسا.
هیولای رئیس، شبیه دیگر کلاغ های سیاه بود، با این تفاوت که چندین برابر بزرگتر بود و چشم سوم داشت.
چابکی استثنایی نیز داشت و در گیجکردن بازیکنان بسیار ماهر بود و همه را در حالت آماده باش نگه میداشت.
این خلاصه ای از سیاهچال در سطح مبتدی بود.
اما لیام احساس آزاردهندهای داشت که قرار نیست کارها اینطور پیش برود.
آیا به خاطر آیتم هایی بود که از لانه اژدها گرفته بود ؟ همچنین می تواند به این دلیل باشد که آنها اولین تیمی بودند که وارد شدند و ماموریت سیاهچال را شروع کردند.
او مطمئناً نمیدانست، اما این بهترین حدس او در حال حاضر بود. در هر صورت احتمال اینکه او دوباره این فرصت را پیدا نکند زیاد بود.
لیام نمیخواست ریسک کند، بنابراین تصمیم گرفت مهارتهای دیگری را که آموخته بود نیز اجرا کند.
چشمانش را بست و زمزمه کر...
کتابهای تصادفی



