باز: تکامل آنلاین
قسمت: 40
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۴۰ - کمین قسمت ۲
برخلاف حالت گیج صورت برت، لیام فقط حالتی آرام در چهره داشت. این در کنار ظاهر خوبش، باعث میشد فردی مهربان و فرشتهوار به نظر برسد.
«اوه! مدتی گذشته. بچه ها مطمئناً خیلی سریع بهبود پیدا کردید.» او به طور معمول، لبخند زد.
جین وی از عصبانیت و ناراحتی دندان هایش را به هم می فشرد. آنها قبلاً به خاطر این مرد، خیلی چیزها را از دست داده بودند و حالا او حتی عمداً آنها را در این مورد مسخره می کرد.
«عوضی، دفعه قبل بخاطر اون اژدها فرار کردی، اما الان جایی برای فرار نداری!»
«تو محاصره شدی لعنتی. من تو رو می کشم و بعد، دوباره و دوباره می کشمت.»
«کارت توی این بازی تموم شده. حتی به ورود مجدد به سیستم، فکر هم نکن»
چشمان تیز لیام، بدون توجه به سگی که جلوی او پارس می کرد سوسو زد. در عوض، او گروهی از بازیکنان را که در اطراف او ایستاده بودند مشاهده کرد.
واضح است که همه آنها متعلق به یک گروه بودند و احتمالاً زمانی که نشانههای انجمن شروع به نمایش میکردند به یک انجمن ملحق میشدند.
و دشمنی با چند نفر با شکار شدن توسط یک انجمن متفاوت بود.
آنها به احتمال زیاد در آینده اعضای بیشتری خواهند داشت و اجتناب ناپذیر بود که حشرات و آفات کوچک، گهگاهی او را مورد آزار قرار دهند.
«هوم...» لیام چانه تراشیده اش را لمس کرد. «این واقعاً خیلی دردسر سازه.»
دفعه اول به آنها بی اعتنایی کرد و مجازاتشان نکرد و حالا آن ها مثل عقربه ساعت دوباره دنبالش آمده ب...
کتابهای تصادفی


