باز: تکامل آنلاین
قسمت: 39
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۳۹ - کمین قسمت ۱
پس از ورود به سیستم، لیام از شهر خارج شد و مستقیماً به سمت جنگل های اطراف حرکت کرد. فقط یک کار دیگر برای او باقی مانده بود که باید در شهر باسلا انجام دهد و آن این بود که ماموریت مربی را تمام کند.
این نیز اولویت اول او بود زیرا می خواست قبل از اینکه به مرحله بعدی برود تا جایی که می تواند بدن خود را تقویت کند.
در زندگی قبلی او، پس از کشف این اطلاعات خاص، یا بهتر است بگوییم این قانون، افراد بیشماری فقط میتوانستند با حسرت ناله کنند، زیرا برای شروع از صفر برای آنها دیر شده بود.
حتی شخصی که این ماموریت را به پایان رساند نتوانست به طور کامل از مزایای آن بهره مند شود.
او تنها ۵۰ درصد از نتایج را به دست آورد و همین مقدار به او کمک کرد تا به اوج برسد و به یکی از قدرت های اصلی تبدیل شود.
لیام، با این حال، اگر همه چیز طبق این برنامه پیش برود، ۱۰۰٪ از پاداش را دریافت می کند. فقط فکرش باعث شد لب هایش را با انتظار لیس بزند.
او نگاه دیگری به ماموریت انداخت و با سرعت از جنگل گذشت.
[ماموریت منحصر بهفرد: پادشاه خرس باربارا را بکش و سرش را برای مربی زمین تمرین بیاور]
تق تق تق. پاهایش به طرز زیرکانه ای از میان درختان سرسبز و بلند و انبوه حرکت می کرد.
پادشاه خرس باربارا در منطقه جنگلی، نزدیک بزرگترین شهر پادشاهی گرش، شهر یلکا، ساکن بود. این شهری است که به زودی همه، بیشتر وقت خود را در آن می گذرانند.
تنها پس از شهر سلطنتی که کاخ سلطنتی در آن قرار داشت، یلکا بزرگترین محل اتصال تجارت و بازرگانی بود و چندین مؤسسه جادوگری پیشرفته و مؤسسههای مهارتی در آنجا قرار داشتند.
اصناف بزرگ با چنگ و دن...
کتابهای تصادفی

