فصل ۵۱ - تکمیل ماموریت و ماموریت بعدی؟

با گذشت زمان، ۲۴ ساعت بعدی دقیقاً در یک چشم به هم زدن گذشت. لیام از سیستم خارج نشد و در تمام مدت به تقلا کردن ادامه داد.

در حدود ۴۸ ساعت، او شخصاً توانست ۱۰۰ پشته از ۱۰۰ سنگ آهن را استخراج کند، که تعداد کل سنگ آهن را به ۱۰۰۰۰ سنگ آهن تبدیل کرد!

با این حال، به این دلیل، او از همه بازیکنان برتر عقب افتاده بود و بازیکنان بیشتری به بازی سرازیر می شدند، فقط به دلیل رمز و راز محض موجود در آن.

همانطور که لیام هزینه ورودی را به نگهبانان پرداخت می کرد و از دروازه های شهر عبور می کرد، شهر کاملاً مملو از بازیکنان سطح ۱۵ تا ۲۰ شده بود.

اینها هنوز در سطح پایینی بودند زیرا برخی از اسامی در تابلوی امتیازات حتی به سطح 25 نیز رسیده بودند. لیام زمزمه کرد و از خیابان گذشت و به یکی از کوچه پس کوچه ها رفت.

از آنجایی که در آنجا هیچ ماموریت دهنده ای وجود نداشت، بازیکنان زیادی نیز در آن محله نبود، اما هنوز تعداد زیادی ان پی سی در اطراف پرسه می زدند.

لیام می‌دانست که وقتی اخبار بازار سیاه منتشر شود، این در نهایت تغییر خواهد کرد، اما قبل از آن می‌خواست همه‌ی پاداش‌ها را درو کند.

از میان جمعیت عبور کرد و به داخل خیابان شلوغ با دست فروشان مختلف رفت. اکثر آنها فقط یک غرفه ساده داشتند که گویی هر لحظه آماده رفتن بودند.

گوشت فروشان عجیب و غریب، فروشندگان گیاهان کمیاب، جادوگران سیاه که معجون می فروختند، چندین منظره ی منحصر به فرد، این کوچه باریک را پر کرده است.

لیام قبل از رسیدن به جلوی یک پیرمرد خاص با آرامش ب...