فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 92

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل ۹۲ - بوی مرگ

«یا برو داخل یا از این قلمرودور شو، عوضی. میخوای چیکار کنی؟ هوم؟» موجود دورگه شیطانی در حالی که نیزه‌ی خود را می چرخاند، زمزمه کرد، همچنان به لیام اشاره می کرد.

لیام یک لحظه شوکه شد. از من می خواد که برم داخل؟ این موجود واقعاً با انسان بودن من مشکلی نداره؟ چطور ممکنه؟

او خیلی گیج شده بود. او حتی پس از دو عمر، هنوز قادر به درک برخی از جنبه های این جهان نبود!

«چیه؟ گوشات کَره؟»

شیطان دو رگه ی دیگر که فلس‌هایی در قسمت بالایی بدن و چیزی دوکی شکل در پایین تنه‌اش داشت که با لباس‌هایش پوشیده شده، اکنون شروع به اشاره به لیام کرده بود.

او انگشت شست و انگشت اشاره ورم کرده اش را به هم زد. «پول. پول پول.»

«سکه ی مسی داری؟ داخل رفتن، ۲۰ سکه ی مسی خرج داره. داری یا نه؟》نفر اول، نیزه اش را از روبه روی صورت لیام برداشت و آن را بر زمین کوبید.

«آه. آره. دارم.» لیام از افکارش خارج شد. این دومین نکته اصلی، درباره سرزمین مردگان بود. همه چیز اینجا ارزان بود.

سکه های مسی را بیرون آورد و تحویل داد.

«ها. حالا میتونی بری داخل.» شیطان دو رگه کنار رفت.

لیام سرش را تکان داد و تازه داشت وارد می شد که نگهبان دیگر، نیزه اش را جلوی او گرفت و بدترین حرف ممکن را گفت.

«یک ثانیه صبر کن. هوممم...» نگهبان شروع به چرخیدن در اطراف لیام کرد. «این پسر، به نظرت مشکوک نیست؟ اون منو یاد اون موجودات لعنتی بد بو میندازه...»

«اوه... در مورد چی حرف میزنی؟ این مرد بوی مرگ می ده، نمی تونی بو بکشی؟ پشت سرش رو ببین.»

لیام فقط شنیده بود که بسیاری از مکالمات آنها در حالی است که دیو های دو رگه در میان خود زمزمه می کردند و هر از چند گاهی به مردگان متحرک پشت سر او نگاه می کردند.

در ابتدا، لیام به فکر رها کردن این مردگان متحرک...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی