باز: تکامل آنلاین
قسمت: 104
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 104 – حمله!
به محض دیدن علفزار باز، هر پنج دیو، فوراً آماده شدند و شروع به جستجوی اطراف برای یافتن سنگ یا غول کردند.
ضربه روحی ناشی از مواجهه با چندین غول سنگی، هنوز برای آنها تازه بود.
حتی لیام هم وقتی همین موضوع را بررسی می کرد به وضوح شوکه شد. با این حال، به جز چند درخت و یک دریاچه، چیز دیگری قابل مشاهده نبود.
درست زمانی که آنها به اطراف نگاه می کردند، نسیم ملایمی از کنارشان گذشت و صداهای عجیبی از دریاچه دور شنیده شد.
در میان آنها، روباه کوچک، اولین کسی بود که واکنش نشان داد، زیرا به سمت دریاچه پرید و شروع به دویدن کرد.
«هوم؟» لیام نیز آن را دنبال کرد و بلافاصله گروهی از حباب های آب را دید که در نزدیکی دریاچه بالا و پایین می پریدند.
[هیولای لجنِ آبی]
سطح 26
«اوه! بد نیست!» به سرعت آمادهی حمله شد. این بار شانس آنها کاملاً خوب بود. اینها هیولاهایی بودند که به راحتی می توانستند آنها را سلاخی کنند.
مهمتر از آن، او یک واقعیت کلیدی را مشاهده کرد. اگرچه مقصد آنها کاملاً تصادفی به نظر می رسید، مهم نیست که در کجا فرود آمده اند، جانوران و هیولاها در سطح آنها بودند.
آنها فقط با چیزهایی روبرو بودند که می توانستند از عهده شان برآیند. زمین غول های ارشد سنگی و فرود در وسط لانه کوبولد ها استثناهای شدید و چالش های سخت بود.
حتی در آن زمان، فقط یک عضو ماهر برای اطمینان از بقا مورد نیاز بود. اما در کنار آن، بقیه آنقدرها هم سخت نبودند.
با توجه به همه اینها، لیام نمی توانست از شگفت انگیز بودن کتیبه پورتال چشم پوشی کند.
این ماموریت های تهاجم تنها به دلیل جادوی دقیق حک شده بر روی کتیبه ها امکان پذیر بود.
در سطح او، او حتی نمی توانست مهارت استاد بزرگی را که احتمالاً این را حکاکی کرده بود، درک کند. جزئیات بسیار پیچیدهی ضروری در آنها وجود داشت.<...
کتابهای تصادفی

