باز: تکامل آنلاین
قسمت: 114
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 114 – نوبتی هم باشه نوبت منه
[ضربه]
بریدگی تمیزی روی ماهیچه ساق پای مینوتار ظاهر شد و خون به بیرون فوران کرد.
اگر فقط لیام بود که حرکت می کرد، هرگز این اتفاق نمی افتاد، اما او از حرکت خود جانور استفاده کرد و در نهایت، اولین خون را بیرون کشید.
-200
چه خروجی آسیب کمی! لیام پوزخند زد. او ناامید به نظر نمی رسید. این مقدار، در واقع برای او کافی بود.
[انفجار زهر]
او بلافاصله مرحله بعدی برنامه خود را فعال کرد و یک معجون مانا را حذف کرد، قبل از اینکه دوباره شروع به تمرکز کامل روی فرار کند.
-50
-50
-50
آسیبهای نقطهای کوچک، روی مینوتار ظاهر شد و خیلی زود… هیولای بیرحم تکان خورد و بیشتر، قدرت خود را از دست داد.
«تو! زهر...؟ «وقتی لیام گلوله های آتش را یکی پس از دیگری منفجر کرد و بدن هیولای سر گاوی با ده ها زخم در حال خونریزی پر شد، سخنان جانور کوتاه شد.
و سرانجام پس از ناپدید شدن آخرین ذره سلامتی، مینوتار بی جان، روی زمین افتاد.
[تبریک می گویم. شما مینوتار شیطانی نخبه را کشتید. شما 30000 امتیاز تجربه کسب کردید]
[تبریک می گویم. سطح شما افزایش یافت]
[شما مهارت اصلی بکار گیری یخ را آموختید]
[شما مهارت پتوی یخی را آموختید]
[مهارت بکار گیری یخ شما به سطح متوسط ارتقا یافت]
[حملات عناصر یخ شما 5٪ افزایش می یابد]
لیام، در حالی که روی لیست اعلانها حرکت میکرد، متوجه شد چیزی گم شده است. «اوه؟ من هیچ اعلانی برای حمله برق آسایی که امتحان کردم دریافت نکردم؟»
«یعنی درست انجامش ندادم؟»
او در این مورد کمی فکر کرد زیرا برای عبور از مرحله بعدی، به این مهارت خاص نیاز داشت.
استفاده از [انفجار زهر] فقط در بخشهای خاصی از سیاهچال ممکن بود. اگر کسی بخوا...
کتابهای تصادفی

