باز: تکامل آنلاین
قسمت: 115
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 115 – ضربه! ضربه! ضربه!
[شما یک ساقه ریشه رسیده به دست آوردید]
[شما یک ساقه ریشه رسیده به دست آوردید]
…
…
لیام به رفتن به عمق جنگل خصوصی شیطان ادامه داد و هر گیاهی را که وارد میدان دید او می شد غارت کرد.
در بیشتر موارد، او به مسیر «ایمن «چسبید، اما پس از مدتی، عمدا یک مسیر انحرافی انجام داد.
«وقت شروع تمرینه. «لیام دستانش را دراز کرد و سپس سنگی را برداشت تا آن را در بوته ای نزدیک پرتاب کند.
تقریباً فوراً چیزی از بوته بیرون آمد و به سمت او رفت.
زالا زالا زالا
این یک مارمولک سبز بزرگ بود که تقریباً با چشم غیرمسلح، قابل مشاهده نبود. پوست سبز رنگش با زمین چمن، ادغام شده و پیکرش در میان چمن های بلند می لغزید.
[آفتاب پرست سمی شیطانی] (رئیس نخبه)
سطح 35
«اوه! یه نخبه سطح 35! این باید برای من عالی باشه. «لیام پوزخندی زد و وقت را تلف نکرد زیرا با تکان دادن مانا، چابکی و حرکات خود را افزایش داد.
نخبهی مقابل او خیلی سریع بود. زیگ و زاگ می زد و از میان علف ها حرکت میکرد و دمش را به لیام می زد. ناگفته نماند که بسیار سمی بود.
زهر آن نیز مانند مهارت لیام یعنی [انفجار زهر ] ضعیف نبود.
یک ضربه از آن باعث می شد که او در این مبارزه شکست بخورد و شاید حتی او را مستقیماً بکشد.
اما هیولا، ضعف خاص خود را داشت و لیام، دقیقاً قصد داشت از آن سوء استفاده کند. او این جانور را برای این هدف خاص تح&ریک کرده بود.
[رعد و برق] لیام در حالی که از جا پرید و از مارمولک خزنده فرار کرد غر زد. طلسم های جادویی قدرتمندتر، به زمان مشخصی برای اجرا نیاز داشت، اما این یک طلسم اساسی بود.
بنابراین او میتوانست آن را حتی در هنگام فرار از حمله اجرا کند، اما برای آن، از کمک سیستم استفاده کرد...
کتابهای تصادفی


