باز: تکامل آنلاین
قسمت: 133
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 133 – این روزنه چیه؟
«اوه خدای من. این خیلی واقعیه. اوه خدای من!»
می می با شوک و تعجب فریاد زد، از هر جهت به اطراف نگاه کرد و بوی هوایی را حس کرد که به نوعی تمیزتر و تازهتر بود.
چشمانش به دنبال برادرش گشت و در میان انبوه مردم به فردی افتاد که به سمت او میرفت.
این منطقه آغاز شهر یلکا بود و لیام زمان زیادی را برای یافتن او صرف نکرد.
پس از تکمیل آپدیت سیستم و فعال شدن مجدد بازی، لیام، خواهرش و دختر همسایه بلافاصله وارد بازی شده بودند.
«برادر، برادر. منو دیدی؟ من میتونم حرکت کنم، بپرم و همه چیز خیلی واقعیه!» می می شروع به بالا و پایین پریدن کرد.
«باشه. آروم باش.» در حالی که لیام میخندید، جسم نفر سوم نیز درست در کنار آنها ظاهر شد.
شن یو پلک زد و کاملا لال به اطرافش نگاه کرد.
«این خیلی…»
درست مانند می می، او نیز به همان اندازه غرق در همه چیز اطرافش بود.
این فقط یک بازی بود اما خیلی واقعی بود. انگار ناگهان به سیاره دیگری تله پورت کرده بودند.
لیام لبخندی زد و منتظر ماند تا هر دو به بازی عادت کنند. اولین بار این برای همه بازیکنان یکسان بود زیرا بازی بسیار واقعی بود.
دو دختر با مشغلهبه اطراف نگاه میکردند، هوا را بوی میکشیدند، بدنشان را حرکت میدادند و... وقتی چند نفر از آنجا رد شدند برگشتند و به دو دختر نگاه کردند.
یکی حتی سوت زد.
هم شن یو و هم میلین فوراً به دلیل همه توجهی که به آنها میشد قرمز شدند. مخصوصاً شن یو تعریف و تمجیدهای زیادی دریافت میکرد.
اما تعریفها متفاوت به نظر میرسید و مردم به چشم عجیبی به آنها نگاه میکردند؟
«آه!» می می اولین کسی بود که متوجه شد و جیغ زد، به خصوص پس از دیدن بدن زیبای شن یو در کنار هیکل صاف...
کتابهای تصادفی


