باز: تکامل آنلاین
قسمت: 149
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 149 – بهشت منحر*ف
وقتی جادوگر صحبتش را تمام کرد، پیامی در مقابل لیام ظاهر شد که در آن یک سری آیتمها فهرست شده بود.
[آب نبات عشق]
عشق من یه داروی قویه!
بعد از مصرف، هدف برای مدت کوتاهی قادر به حرکت نیست. زمان تاثیر بسته به قدرت روح هدف متفاوت است.
[حلقه نفرین شده]
میام تا به دست بیارمت، عزیزم!
هنگام مصرف، یک حلقه دائمی به هدف بسته میشود. سپس میتوان به دلخواه فوراً به هدف رسید. دوره استراحت 5 ساعت.
[اسپری وزغ]
تو کی هستی؟ تو فقط یه وزغی!
بعد از مصرف، هدف برای مدت کوتاهی به وزغ تبدیل میشود. زمان تاثیر بسته به قدرت روح هدف متفاوت است.
[توپ بدبو]
چرا اینقدر بدبویی؟
بعد از مصرف، هدف توسط بوی غیرقابل تصوری پوشانده میشود و باعث میشود دیگران نتوانند نفس بکشند و از خفگی بمیرند.
[شیرهی دختر]
قدرت خالص!
بعد از مصرف، هدف تقویت میشود و تمام آمار به مدت 5 ثانیه، 100٪ افزایش مییابد. دوره استراحت 5 ساعت.
چشمان لیام با دیدن اقلام مشکوک مختلف و توصیفات مضحک آنها تکان خورد.
بدون شک تک تک موارد منحر*ف شده اما در عین حال بر آنها چیره شده بودند.
آنها را میتوان برای مقاصد شرورانه استفاده کرد و همچنین میتوان از آنها برای شکست دادن رئیسهای ارباب استفاده کرد.
به خصوص شیره دختر که میتواند آمارش را 100٪ افزایش دهد. این کاملا شکسته شده بود!
لیام کسی نبود که قضاوت کند. او همچنین نمیخواست به این فکر کند که این اقلام واقعا از چه چیزی ساخته شدهاند.
از چیزی که او میتوانست ببیند، داخل کلبه جادوگر وحشتناک بود. اجساد پوسیده، موجودات خشک شده، استخوانها، لکههای خون و مو وجود داشت.
هیچ شکی در ذهنش ...
کتابهای تصادفی


