فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 160

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 160 کر کر کو کو

«تلن؟» ابروهای لیام با شوک بالا رفت و به پرنده‌ای که از آسمان پایین می‌آمد نگاه کرد. مثل منظره‌ای برای چشمان دردناکش بود که به موقع می‌آمد تا او را نجات دهد.

اما حتی با تلن، دور شدن از گنوم‌ها دشوار خواهد بود زیرا آن‌ها می‌توانند هر دوی آن‌ها را ساقط کنند.

آن‌ها باید به اندازه کافی سریع باشند. در غیر این صورت، آن‌ها باید به نحوی ناپدید می‌شدند.

-شاید بتونم ازش بخوام این حمله رو انجام بده و…

مغز لیام به سرعت چرخید و شروع به محاسبات کرد. با این حال، او سخت در اشتباه بود. تلن نبود. این فقط یک پرنده کوچک تصادفی بود. حتی سطح 10 هم نبود.

«لعنتی.» لیام متوجه شد که به‌خاطر این اتفاق ناخواسته سرعتش را کم کرده است و با عجله دوباره سرعتش را بالا برد.

اما ثانیه بعد، او بلافاصله متوقف شد. «صبر کن، این پرنده چطور زنده است؟ چطور توی قلمرو گنوم‌ها در حال پروازه؟ اونا نباید بهش شلیک می‌کردن و می‌کشتنش؟»

همانطور که درباره این ناهنجاری فکر می‌کرد، ایده کوچکی در ذهنش ظاهر شد و لب‌هایش به صورت پوزخند بزرگی حلقه شد.

به نظر می‌رسید که شانس هنوز با او بود!

لیام فوراً به موجودی خود رفت و یک بطری کوچک که شبیه عطر بود، بیرون آورد. سپس آن را روی خود اسپری کرد و آن را به سلامت در موجودی خود برگرداند.

1 ثانیه گذشت 2 ثانیه گذشت

گنوم‌ها تقریباً پس گردن او بودند. بدون توقف به سمت او دویدند و بی‌امان او را تعقیب کردند.

چند ثانیه دیگر او درست در کنار آن‌ها خواهد بود.

درست مانند آن‌هایی که قبلاً با آن‌ها روبرو شده بود، این بچه‌ها نیز بمب، مسلسل از پیش نصب شده و تعداد زیادی گلوله در اختیار داشتند.

گویی کشتن لیام تنها کاری بود که قرار بود در طول عمرشان انجام دهند، او را تعقیب کردند. اما وقتی آن‌ها به محل رسیدند، کسی آنجا نبود.

مسیر ناگهان سرد شد.

«هشدار مزاحم بیپ.»

«هشدار مزاحم بیپ.»

«هشدار مزاحم بیپ.»

آن‌ها مرتباً مثل ضبط صوت شکسته صدا می‌دادند و به اطراف نگاه می‌کردند، اما مطلقاً هیچ ردی از لیام در هیچ کجا یافت نمی‌شد.

آن‌ها در اطراف منتظر ماندند. او را در تمام گوشه و کنار همه صخره‌ها جستجو کردند. به نظر می‌رسید که اصلاً آماده تسلیم شدن نیستند.

آن‌ها در اطراف معطل شدند و کل منطقه خود را موشکافانه جستجو کردند، اما نتوانستند مزاحم را پیدا کنند.

آن‌ها در نهایت پس از چ...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی