باز: تکامل آنلاین
قسمت: 174
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل174 – نبرد از پیش باخته
بازیکنانی که در اطراف ایستاده بودند، با تماشای ایستادن سه هدف خود در داخل نوعی مانع و تماشای خونسردیشان با وجود همه حملاتی که بر آنها میبارید، خشمگین شدند.
«رئیس، این رو ببین. وقتی ما اینجا اینطوری داریم حمله میکنیم، اونا یه گردهمایی خانوادگی گرفتن.» یکی از بازیکنان ناخنهایش را جوید و با عصبانیت آب دهانش را بیرون انداخت.
«اون دوتا دختر اون حرو*مزاده رو بغل کردن؟ خیلی نفرت انگیزه!» یکی دیگر فریاد زد و به نظر میرسید تلخی او از چیز دیگری سرچشمه میگرفت.
«این چه کوفتیه؟ چه اتفاقی داره میافته؟»
«اون چیزای گنده چی هستن؟ شبیه گولم به نظر میرسن، اما چطور چیزی به این قدرتمندی از ناکجا ظاهر شد؟»
«این چیزایی که میگید اصلا جای بحث کردن نداره. بچهها میبینید چه اتفاقی داره میافته؟»
«رهبر، اعضای ارشد شورای انجمنمون چیزی در این مورد میدونن؟»
گروه بازیکنان شروع به ناامید شدن کردند و همه آن را به سمت رهبر انجمن خود برگشتند که آنها را به اینجا دعوت کرده بود تا فرد مقابل را جذب کنند.
بسیاری از آنها شکل مسالمت آمیزتری را برای جذب نیرو پیشنهاد کرده بودند، اما این رهبر انجمن بود که از ابتدا چند بار اصرار داشت که با آن فرد بجنگد و او را بکشند.
و حالا... به نظر میرسید که این یک رویای دور از دسترس است.
رهبر گروه با بیتفاوتی به اعضای تیمش نگاه کرد و نمیدانست چه بگوید.
او حتی ندید که سه نفری که در داخل سد مانا ایستاده بودند چه کار میکنند، چه رسد به اینکه بشنود که همتیمیهایش از چه شکایت میکنند.
چشمانش فقط به دو گولم غول پیکر دوخته شده بود.
«اونا چی هستن؟ اولین باره که همچین چیزی میبینم.» او نیز مات و مبهوت زمزمه کرد.
در ابتدا، همه آنها تصور میکردند که با نوعی هیولای احضار شده مبارزه میکنند و اعتماد به نفس آنها تزلزلی ن...
کتابهای تصادفی
