باز: تکامل آنلاین
قسمت: 179
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل179 – رهبر! ما اینجاییم!
[شما وارد قلمرو زیرین شدید.]
لیام هوای غلیظ زمین را استنشاق کرد و به آسمان تاریک و شنهای بیآب خیره شد. او قطعاً به قلمرو زیرین بازگشته بود.
و به محض ورود به داخل، بلافاصله مجموعهای از اعلانهای تقویت آمار را دریافت کرد.
[شما توسط دنیای زیرین توانمند شدید.]
[تمام آمار شما 10٪ افزایش یافته است.]
[امتیازات تجربه کسب شده 10 درصد افزایش مییابد.]
[لونا حیوان خانگی شما توسط دنیای زیرین تضعیف شده است.]
[آمار حیوان خانگی شما 10٪ کاهش یافته است.]
کیو…
لونا به طرز ناراحت کنندهای دم خود را تکان داد و احساس کرد که یک حس سوزش در بدنش پخش شده است.
«هوم. نگران نباش. یکم دیگه بهش عادت میکنی. اول ببینیم کجا هستیم.»
لیام نقشه رابط سیستم را باز کرد و دید که آنها یک بار دیگر به حومه همان شهر منتقل شدهاند.
«هوم. این خوبه. حداقل مجبور نیستیم دوباره راهمون رو پیدا کنیم.»
سپس همراه روباه شروع به راه رفتن به سمت شهر کرد، اما در راه، آنها ایستادند و چند تا از سگهای هار سرگردان را شکار کردند.
[بیداری] لیام این مهارت را فعال کرد، 5 سگ شکاری مرده را زنده کرد و در نهایت با گروه بزرگ به شهر رفت.
این مردگان بلیت او به شهر شیطان بودند و او نمیخواست بدون آنها گرفتار شود.
اگرچه او هنوز از عواقب آن مطمئن نبود، اما میتوان حدس زد که چیز خوشایندی نخواهد بود.
وقتی لیام به دروازه رسید، این بار نگهبانان با او با احترام بیشتری برخورد کردند.
آنها حتی از او هزینه ورودی را نخواستند و مستقیماً برای ورود او کنار رفتند.
«با سلام، رهبر گروه.»
«با سلام، رهبر گروه.»
«باید بهخاطر رتبه جدیدم باشه.» لیام در ذهن خود فکر کرد و با سر به دو نگهبان شیطان بزرگی که به او اجازه ورود میدادند اشاره کرد.
آخرین باری که او در قلمرو پایین بود، با شرکت در ماموریتهای تهاجم مختلف به عنوان سرباز، امتیازهای مشارکت جمعآوری کرد و با استفاده از آنها درجه خود را از سرباز به سرباز ارشد و در نهایت به یک رهبر گروه ارتقا داده بود.
...
کتابهای تصادفی

