فصل183 – پادشاهی مارلو

پس از فعال کردن پورتال تهاجم بعدی، لیام، لونا، پنج سگ شکاری مرده و پنج شیاطین بار دیگر به منطقه‌ای در قلمرو شیون منتقل شدند.

این بار آن‌ها خود را در مجاورت یک غار بزرگ یافتند که پر از عنکبوت‌های سمی بود.

اینجا لانه پادشاه عنکبوتی صد پا بود، یکی از سیاه‌چال‌های پنهان در پادشاهی مارلو، یک پادشاهی انسانی دیگر.

با این حال، برخلاف پادشاهی گرش، این یکی پر از مناطق سطح بالا بود و بازیکنانی که از اینجا شروع می‌کنند معمولاً برای پیشرفت سریع‌تر به نزدیک‌ترین پادشاهی مهاجرت می‌کنند.

البته بعضی‌ها انتخاب می‌کردند که اینجا بمانند و مبارزه کنند.

اما اینکه سرنوشت آن‌ها چه می‌شود تنها با توانایی‌های خودشان تعیین می‌شود.

در حالی که برخی از فلزات در زیر شدیدترین ضربات، درخشش بسیار عالی خود را نشان می‌دهند، برخی دیگر به سادگی از هم می‌شکنند و قادر به مقاومت در برابر آن نیستند.

[مترجم: منظورش اینه که با توجه به اینکه اینجا منطقه سطح بالاییه، کسایی که بازی رو از اینجا شروع می‌کنن به بنیه و توانایی خودشون بستگی داره که بتونن توی این مکان سطح بالا دووم بیارن یا اینکه از بین برن‌.]

بنابراین ماندن در این پادشاهی یک قمار بود و بازیکنان زیادی آن را انتخاب نمی‌کردند. به همین دلیل، بازیکنان زیادی در اطراف این مناطق حضور نداشتند.

لیام همچنین شخصاً هرگز به این پادشاهی نرفته بود و برای حمله به لانه عنکبوت با گروه شیاطین مختلف خود هیجان زده بود.

«مراقب باشید. این جونور توی نیشش زهر داره.» او به تیم خود هشدار داد، اما توانایی‌های جنگی زیردستان شیطانی‌اش آنقدرها هم دقیق نبود.

آن‌ها گروه‌های کوچک‌تر عنکبوت را به چپ و راست کوبیدند، اما در این روند چندین بار با ضربات سمی مورد حمله واقع شدند.

«با این نرخ، فقط برای تامین معجون سلامتی برای این بچه‌ها هزینه زیادی باید بدم. نه.» لیام سرش را تکان داد. «بیاید اینجا وایسیم و کمی استراحت کنیم.»

او چند گیاه بیرون آورد و درست در وسط لانه عنکبوت شروع به گذ...