فصل185 – مبارزه برای طلا

اکنون که عملیات سیاه‌چال کامل شده بود، لیام غارت‌ها را برداشت و همه چیز را به همراه اقلامی که قبلا به دست آورده بود در فضای موجودی خود قرار داد.

او همچنین فراموش نکرد که خطوط خونی دو رییس نخبه را با خیس کردن شمشیر قدیمی زنگ زده اژدهای سیاه در خون مربوطه آن‌ها یکی پس از دیگری جمع آوری کند.

شمشیر در حالی که حریصانه مایعات این هیولاهای نخبه را می‌مکید، می‌لرزید. اما پس از به دست آوردن مقدار مورد نیاز، مجدداً به حالت خاموش و ثابت خود بازگشت.

تقریباً انگار خود شمشیر زنده بود.

چشمان لیام به شی مرموز کشیده شد، اما سپس با عجله آن را به فضای موجودی پرتاب کرد.

او روزی وقتی زمان بیشتری داشت همه چیز این شمشیر را به طور کامل تجزیه و تحلیل می‌کرد. امروز قطعا آن روز نبود.

او قبلاً به دلیل سوء استفاده از این میانبر خاص به تنهایی و برای پاکسازی این سیاه‌چال مجازات شده بود، بنابراین تصمیم گرفت که می‌تواند به طور کامل از آن سوء استفاده کند!

او می‌خواست ببیند آیا چیز مهمی در پادشاهی مارلو در نزدیکی این سیاه‌چال وجود دارد یا خیر. گیاهان، رئیس‌ها، صندوق‌های گنج…

او از سیاه‌چال بیرون آمد و از دروازه ورودی خارج شد و با عجله اطراف را جستجو کرد و هر اینچ از زمین را بررسی کرد.

از آنجایی که این منطقه سطح بالایی بود، او از بقیه خواست که در سیاه‌چال باقی بمانند و دوباره آن را پاکسازی کنند تا خودشان را بهبود بخشند، فقط خودش بیرون آمد تا منطقه را جستجو کند.

ناگفته نماند که سیستم به تازگی مکان او را به صورت عمومی اعلام کرده بود. این به تنهایی برای معروف کردن این منطقه کافی بود و به همین زودی چندین بازیکن ممکن بود در کمین باشند.

با فکر کردن به این موضوع، لیام مکث کرد و اختفا خود را فعال کرد. او همچنین یک ماسک سیاه که صورتش را با آن می‌پوشاند، بیرون آورد.

این فقط یک ماسک ساده بدون هیچ حکاکی به رنگ سیاه بود، اما آن را وحشتناک‌تر نشان می‌داد.

«این باید کافی باشه.» لیام قصد نداشت بیشتر از این تلاش کند تا ظاهرش را پنهان کند. فایده‌ای نداشت.

سپس شروع به گشتن در اطراف سیاه‌چال کرد. این قطعاً خطرناک بود، اما او همچنان باید با آن کنار می‌آمد.

ماموریت یا آیتم میراث جادوگری می‌تواند در هر جایی باشد. او نمی‌توانست بی‌توجهی کند و حتی یک فرصت را از دست بدهد.

این ماموریت‌های تهاجم همه تصادفی بودند و به این صورت طراحی شده بودند. این به شیاطین کمک کرد تا با استفاده از عنصر غافلگیری به حریفان حمله کنند.

با این حال، این کار او را چندین برابر دشوارتر کرد. به دلیل تصادفی بودن، او مجبور بود همه مکان‌ها را جستجو کند، بدون اینکه چیزی پشت سر بگذارد.

این مانند جستجوی سوزن در انبار کاه بود، اما ماهیت کار چنی...