باز: تکامل آنلاین
قسمت: 187
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل187 – رتبه 50357
در همین حال... کسی که کاملاً تحت تاثیر هرج و مرجی که ایجاد کرده، نبود...
لیام و همراهانش بار دیگر به شهر ثول رسیدند.
آنها چندین تهاجم دیگر را پشت سر هم انجام داده بودند، و پنج شیطان در نهایت خسته شدند. آنها حتی صاف نمیایستادند و روی زمین افتادند.
با این حال، همه آنها حالات رضایت بخشی در چهره خود و لبخندی شاد داشتند زیرا تیم غارت زیادی جمع کرده بود.
آنها امتیازات تجربه و امتیازهای مشارکت زیادی کسب کرده بودند، و چندین بار ارتقا سطح یافته بودند.
اما این حد آنها بود. آنها کاملا خسته شده بودند. حتی اگر خیلی هم میخواستند، نمیتوانستند یک ثانیه دیگر بجنگند.
دو تهاجم گذشته اصلاً آسان نبود.
آنها به گروهی از اجنه و محلهای از مردان وحشی حمله کرده بودند که با مهارتهای جنگی کاملاً آشنا بودند. هر دو مبارزه انرژی زیادی از طرف آنها گرفت.
و همانطور که آنها از این نبردها بالاتر میرفتند، حریفان آنها نیز به طور مشابه قویتر میشدند، بنابراین آنها نمیتوانستند هیچ استراحتی بین آنها انجام دهند.
این یک مبارزه دائمی در هر دقیقه از چندین ساعت گذشته بود.
مطمئناً آنها مقدار زیاد بطری معجون سلامتی مصرف کردند، اما روحیه و خستگی ذهنی آنها در همه زمانها پایین بود.
آنها اکنون قادر به حرکت حتی یک عضو بدنشان نبودند، تمام انرژی آنها کاملاً خارج شده بود.
اما اگر رهبرشان دوباره به آنها فرمان دهد…
در حالی که لیام با صدای بلند گلویش را صاف میکرد، همگی آب دهانشان را قورت دادند.
خوشبختانه برای آنها، لیام به وضعیت اسفناکشان نگاه کرد، نیشخندی زد و تصمیم گرفت به آنها استراحت بدهد.
«بچهها باید یه روز استراحت کنید و فردا صبح دوباره جمع بشید. هوم؟»
«بله رهبر.»
«ممنونم رهبر.»
همه بدنهای پر از تنششان را آرام کردند و به شدت از لیام تشکر کردند. سپس لنگان لنگان رفتند و از میدان خارج شدند تا کمی استراحت کنند.
اگرچه آنها کاملاً فرسوده به نظر میرسیدند مانند یک لاستیک پنچر شده کهنه، شیاطین دیگر فقط میتوانستند با حسادت به آنها نگا...
کتابهای تصادفی

