باز: تکامل آنلاین
قسمت: 211
فصل 211 – ممکنه؟
چند دقیقه بعد…
«مبارزهی بعدی!» داور با صدای بلند فریاد زد و چشمان همه از تعجب گرد شد زیرا آنها یک بار دیگر همان جفت مبارزی را تماشا کردند که همین حالا دنیای آنها را تکان داده بودند.
آنها سود زیادی از قم*ار به دست نیاوردند زیرا سرمایه دار ثروتمند مرموز، بزرگترین شرط را گذاشته بود تا بیشترین پاداش را درو کند، اما حتی یک یا دو نقره، هنوز هم پول خوبی بود.
علاوه بر این، خود مبارزه با بسیاری از پیچ و خمهای غیرقابل پیشبینی بسیار هیجان انگیز بود.
این باعث شد که خون همه به جوش بیاید و جمعیت به غوغای بزرگی برخاست که دو بازیکن بار دیگر به داخل رینگ مبارزه پریدند.
شر*ط بندی نیز شروع شد و مقدار شر*ط بندی به سرعت به 20000 سکه طلا رسید! دو برابر مقدار قبلی!
«لعنت! سرمایه دار دوباره شر*ط بندی کرد!»
«انجمن گارد طوفان هم همین قدر شر*ط بسته!»
«اینجا چه خبره؟ بین انجمن و اون یارو دشمنی چیزی هست؟ چطور اون یارو تنهایی جلوی همچین انجمنی ایستاده؟»
فقط همین الان یک نفر 5000 سکه طلا از دست داده بود، اما بدون تعلل، دوباره همان مقدار را شر*ط بندی کردند!
این باعث شد همه مطمئن نباشند که از کدام طرف حمایت کنند. در حالی که یکی از طرفین، از تیمهای معتبر بود، دیگری بازیکنی باثبات با بُردهای قوی بود.
با این حال، آنها زمان زیادی برای تصمیم گیری نداشتند و به سرعت شر*ط بندی کردند.
برخلاف آخرین نبرد، این حتی برای تماشاگران بسیار هیجانانگیزتر و اعصاب خردکنتر بود.
ویکتور نیز بسیار جدی به نظر میرسید. آخرین بار او با خوشحالی به حریف بد دهنی میکرد، اما این بار، درست از همان ابتدا، مانند ببری خشن بود که چشمانش روی دشمنش قفل شده بود.
همه میتوانستند بفهمند که او جدی است در حالی که درک هنوز مثل ه...
کتابهای تصادفی


