فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 212

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 212 همه چیز رو پس بگیر!

«خفه شو. هیچی نگو. یکم دیگه، یه نفر برای چندتا آیتم باهات معامله می‌کنه.»

«قبولش کن و بعد یه راند دیگه بجنگ. اگه حتی این بار هم نتونی برنده بشی، پس دیگه با موندن توی انجمن مایه‌ی زحمت نشو.»

«۵ درصد سهام انجمنت منحل می‌شه تا بدهیت رو تسویه کرده باشی و تمام طلاهایی که با این گندی که بدون فکر کردن زدی از دست دادی، پرداخت کرده باشی.»

«چرا اینقد بی‌مصرفی؟»

«به اندازه کافی اسممون رو به گند کشیدی. دست از احمق بازی بردار و این مبارزه رو سریع تموم کن.»

چهره ویکتور وقتی نشسته بود رنگ پریده بود و بی‌صدا تمام چرندیاتی را که بر سرش می‌بارید شنید. «رهبر انجمن... من...»

او واقعاً هیچ کلمه‌ای برای توضیح دادن خود نداشت و متأسفانه هنوز صحبت‌های طرف مقابل تمام نشده بود. «اجازه دادم حرف بزنی؟»

«فکر نکن من همه مزخرفاتی که پشت سرم انجام دادی رو نمی‌دونم.»

«سرکوب عمدی افراد با استعداد، اخراج بازیکنای ماهر از گروه، همه این‌ها فقط برای اینکه خودت رو خوب جلوه بدی.»

«تو یه احمق لعنتی و منم احمقم که فکر می‌کردم تو می‌تونی این شعبه از انجمن رو اداره کنی. بعد از پایان این مسابقه، درک بهتره که به تیممون برگرده.»

«باید همه چیزهایی که گفتم رو ظرف یک ساعت آینده تموم کنی. در غیر این صورت، دیگه توی انجمن پیدات نشه. واضح شنیدی؟»

ویکتور را کاملاً لال رها کرد و طرف مقابل تماس را قطع کرد. او حتی فرصتی برای توضیح خود پیدا نکرد، نه اینکه می‌توانست توضیحی بدهد.

هر کاری که او انجام داد ناگهان رو شده بود. خوشبختانه، تماس شخصی بود، بنابراین دیگران احتمالاً در مورد آن چیزی نشنیده بودند؟

او برگشت و امیدوارانه نگاه کرد، اما به وضوح اینطور نبود.

هم‌تیمی‌هایش که دقایقی پیش با احترام با او رفتار می‌کردند، اکنون از بالا و با تحقیر به او نگاه می‌کردند.

ویکتور احساس می‌کرد که گویی تمام دنیایش در حال سقوط است. او در مورد این افرادی که از پشت به او خنجر زده بودند غافلگیر نشده بود، اما این آینده و راه نجات او بود.

او هیچ نسخه پشتیبان دیگری نداشت. بدون سهام 5 درصدی او در انجمن، وضعیت مالی او در زندگی واقعی به خطر می‌افتاد. وام و وام مسکن هم داشت.

درست زمانی که او شروع به ناراحتی می‌کرد، پیام دوم ظاهر شد. این تجارت تجهیزات بود.

...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی