باز: تکامل آنلاین
قسمت: 222
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 222 – چهار مشهور
گروهی متشکل از سه موجود آرام آرام درحالی که با خود غرغر میکردند، راه میرفتند. آنها مانند اجنه با پوست سبز رنگ به نظر میرسیدند اما کمی بلندتر و محکمتر بودند.
آنها همچنین ویژگیهای خاصی شبیه حیوانات مانند خز بر روی بدن و شاخ بر روی سر خود داشتند.
[گابلین سطح 38]
[گابلین سطح 41 ]
[گابلین سطح 31 ]
«پس اینان که باعث همه مشکلات شدن...»
لیام ابتدا با دقت این موجودات را مشاهده کرد و سعی کرد نقاط قوت و ضعف آنها را بسنجد.
بعد از چند ثانیه حرکت کرد.
«باشه، شروع کنیم.»
درست زمانی که او در حال جمع آوری مانا بود تا توپ بزرگی از آتش را به نمایش بگذارد و مبارزه را با صدای بلند شروع کند، ناگهان اتفاق عجیبی رخ داد.
سه گرگ وحشی قطب شمال وارد غار شدند و با جنون شروع به حمله به جانوران اجنه کردند.
لیام بلافاصله از حرکت ایستاد. احساس کرد که چیزی اشتباه است. «اینا از کجا اومدن؟» سریع عقب رفت تا حضورش را فاش نکند.
سه گرگ به حمله به گابلینها ادامه دادند و به دنبال آنها یک گروه چهار نفره وارد شدند.
«بِلَکی 1، مراقب پشتت باش! سه نفر دیگه توی راهن!» مرد چاق و گنده پشت سر غرش کرد.
او یک کمان در دست داشت که درخشش طلایی میداد و ظاهراً در حال کنترل گرگها بود زیرا یکی از سه گرگ به فریاد او پاسخ داد.
این مرد به گرگ سفید برفی قطب شمال میگفت بِلَکی؟
]مترجم: بلکیblacky) ) به معنی سیاه رنگه.]
اما لیام فرصتی برای سرگرمی نداشت. بلکه او با حیرت مشغول تماشای گروه بود.
در ابتدا، او متوجه نشد که چرا این گروه بسیار آشنا به نظر میرسید، اما وقتی به آنها نگاه کرد، هر چهار نفر شباهت قابل توجهی به چهار نفر از متخصصان بسیار محبوب داشتند.
رام کننده حیوانات چاق هندی…
زن بلوند روسی با سینهای صاف و چشمان زمردی شفاف که برای درمان به جادوی طبیعت متکی بود…
اوباش آمریکایی که دوست داشت سرش را بتراشد…
و آخرین اما با اهمیتترین…
یک ژاپنی با قد متوسط و لاغر که تنها فرد عادی در این گروه بود... و کسی که هیولاهای مرده متحرک را در اختیار داشت.
لیام با تعجب زمزمه کرد: «کوسکه...»
ب...
کتابهای تصادفی
