فصل 223 – پاک سازی انجمن

لیام صبورانه در پس زمینه پنهان شد و منتظر ماند. او هنوز اقدام نکرده بود.

اگرچه او در کل، ایده‌ای از کاری که باید انجام دهد داشت، اما هنوز باید محیط اطراف را مشاهده می‌کرد و سپس یک برنامه دقیق تدوین می‌کرد.

فضای داخلی غار بسیار ساده بود.

دیوارهای یخی و برجستگی‌های بیرون زده به هیچ وجه تغییر نکردند وقتی که گروه و تعقیب کننده‌ی ساکتشان عمیق‌تر و عمیق‌تر به داخل می‌رفتند.

به‌جز گله‌های جانوران گابلین که هر چند وقت یکبار بیرون می‌آمدند، هیچ چیز غافلگیر کننده دیگری نبود.

این برای گروه چهار نفره خوب بود اما برای لیام نه چندان.

اگر همه چیز به همین آرامی پیش می‌رفت، او فقط می‌توانست در پس زمینه بایستد و تماشا کند، آن هم در حالی که تیم به همین راحتی قطعه شعله را گرفته و غار را ترک می‌کرد.

«اینطوری نمی‌شه.» لیام سرش را تکان داد و به زودی فرصت مداخله‌اش فرا رسید.

در پیچ بعدی، گروه با دو دسته از جانوران گابلین روبرو شدند که هر کدام چند فوت دورتر از دیگری ایستاده بودند.

به نظر می‌رسید که شکارچی بینایی خاصی داشت، بنابراین او می‌توانست جزئیات را به درستی تشخیص دهد و به گروه اطلاع داد که لیام نیز از آن مطلع شد.

به طور معمول، زمانی که دو موجود اینقدر نزدیک بودند، تقریبا غیرممکن بود که فقط یکی را بدون جلب توجه دیگری نابود کرد‌.

با این حال، این گروه چهار نفره به راحتی این کار را انجام دادند زیرا شکارچی یک تیرکمان را از فضای موجودی خود بیرون آورد و به سمت جانور گابلینی که نزدیک‌ترین به آن‌ها بود نشانه رفت.

سپس سنگ کوچکی را به سمت آن فرستاد و به طرز ماهرانه‌ای موفق شد به تنهایی گابلین اول را بدون جلب توجه گابلین دوم در انتهای گذرگاه، درگیر کند.

علاوه بر این، دیوانه نیز توجه گابلین دیگری را که چند فوت عقب‌تر بود جلب کرد و سپس مبارزه را تنها زمانی شروع...