فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 240

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 240 افزایش سطح اِی اف کِی؟

افزایش سطح ای اف کی؟

لیام هنوز نمی‌ خواست چیزی فرض کند. او همچنان در همان نقطه ایستاده بود و منتظر دلیل اجتناب ناپذیر بود.

شیاطین با دیدن سایه‌ های مختلف چهره او و صورت جدی‌ اش عصبی شدند و شروع به عرق کردن کردند.

واقعاً زیاده روی کرده بودند و خیلی چیزها گفته بودند. آن‌ها حتی اگر رهبر جدیدشان مستقیماً آن‌ها را اعدام کند، تعجب نمی‌ کنند.

بنابراین آن‌ها بسیار ترسیده بودند، برخی به معنای واقعی کلمه می‌ لرزیدند.

چند ثانیه درست همینطور در سکوت گذشت و لیام یک اینچ از آن نقطه حرکت نکرد.

آن‌ها که قادر به مقاومت در برابر این فشار روانی نبودند، همه شیاطینی که در اطراف میدان ایستاده بودند، به طور جمعی روی زمین زانو زدند تا برای زندگی خود به رهبر جدید التماس کنند.

و به محض اینکه زانو زدند، رهبر پادگانشان لبخند می‌ زد؟

نه، مثل اهریمنی که همین الان خون هزار انسان را گرفته بود پوزخند می‌ زد!

چی شد؟ آیا قرار بود همه آن‌ها برای دلجویی از رهبر جدید کشته شوند؟

اما در کمال تعجب، رهبر به سادگی دور شد...؟

شیاطین آهسته و با تردید پشت سر لیام که مشغول خیره شدن به رابط سیستم بود و گوش تا گوش پوزخند می‌زد راه می‌ رفتند.

چهار اعلان دیگر روی صفحه نمایش داده شد.

[تیم ۳۴۶ یک ماموریت را با موفقیت به پایان رساند.]

[شما 10000 امتیاز تجربه دریافت کرده اید.]

[تیم 543 یک ماموریت را با موفقیت به پایان رساند.]

[شما 10000 امتیاز تجربه دریافت کرده اید.]

و زمانی که متوجه ماجرا شدد شد، چند اعلان دیگر ظاهر شد و به همین ترتیب نوار تجربه خودش نیز پر شد.

دیگر نیازی به شک و تردید نبود. اتفاقی که می‌ افتاد مثل روز روشن بود.

برای هر مأموریت تهاجمی که توسط شیاطین در شهر انجام می‌ شد، او به طور منفعلانه امتیاز تجربه به دست می‌ آورد!

این خیلی مضحک بود و به همین دلیل بود که لیام جرأت نمی‌ کرد از قبل فکری درباره‌ی این اعلان‌ ها بکند.

اما حالا دیگر نمی‌ توانست انکار کند!

مدرک همانجا جلوی چشمانش بود. نوار تجربه او به طور مداوم در حال افزایش بود!

او از ابتدا همیشه با انجام این ماموریت‌ های تهاجم امتیازهای تجربه زیادی به دست آورده بود و با رشد در رتبه‌ ها این میزان افزایش یافته بود.

بنابراین او پس از تبدیل شدن به رهبر پادگان به نوعی انتظار امتیاز تجربه‌ ی زیاد را داشت.

اما این…؟؟!

لیام لال شده بود.

با این کار خیلی از مشکلات او حل می‌ شد.

در حال حاضر، او دچار کمبود زمان بود، اما دو متحد نیز داشت که پتانسیل این را داشتند که با کمک او فوق‌ العاده بدرخشند.

پیش از ا...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی