فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 241

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 241 رهبر ولخرج

«این رو به همه اعلام کنید.» لیام با اطمینان اعلام کرد.

«هر رهبر گروه یک سکه طلا و هر رهبر جوخه 10 سکه طلا به عنوان پاداش اضافی برای هر ماموریت تهاجم موفق دریافت می‌کنه.»

«بعلاوه، هر سرباز شیطان که توی ماموریت‌های تهاجم شرکت کنه، یک سکه نقره دریافت می‌کنه.» صدایش در سالن بزرگ به شدت پیچید.

دوجین شیطانی که در سالن ایستاده بودند، فوراً مات و مبهوت شدند. آن‌ها چیزی را که می‌شنیدند باور نمی‌کردند.

1 سکه نقره برای هر سرباز شیطان؟

1 سکه طلا برای هر سر گروه؟

سکه‌های طلای زیادی برای سران دسته؟

چنین اعلامیه‌ای بی‌سابقه بود. کاملا بی‌سابقه!

آیا رهبر جدید آن‌ها ممکن است اشتباه صحبت کرده باشد؟

منظورش سکه نقره بود نه سکه طلا، مگر نه؟

دیو بی‌حرف دهانش را باز و بسته کرد و منتظر بود تا رهبر جدید، حرف خودش را اصلاح کند، اما این اتفاق هرگز نیفتاد.

لیام همچنان با اطمینان به دیو خیره شد. «می‌خوای چیزی بگی؟»

دیو با عجله سر آبی بزرگ خود را تکان داد و سپس به سرعت دور شد. او همین حالا هم روی یک لایه یخ نازک بود، بنابراین جرات نداشت شانس خود را با اعتراض کردن، امتحان کند.

شیاطین دیگر نیز فرار کردند تا هماهنگی‌های لازم را انجام دهند. این اعلامیه ممکن است کوچک باشد اما بازتاب آن انفجاری بود!

سکه‌های طلا به کنار، حتی سکه‌های نقره در سرزمین‌هایشان گرانبها بودند و رهبر جدید پادگان آن‌ها را مثل نان‌های پخته شده مجانی می‌داد.

آن‌ها مطمئن بودند که همین اعلامیه غوغای بزرگی به پا خواهد کرد. اکنون شیاطین برای شرکت در تهاجمات صف می‌کشیدند.

نه تنها این، بلکه شیاطین دیگر شهرها قصد داشتند به اینجا مهاجرت کنند و جزئی از شهر آن‌ها شوند، فقط برای شرکت در این ماموریت‌ها.

بازارها و رونقشان قرار بود رشد کند. شهر آن‌ها حتی ممکن است به یکی از شهرهای برتر سرزمینشان تبدیل شود، شهرت و ثروت آن‌ها انواع فرصت‌ها را به ارمغان می‌آورد.

اما همه‌ی این‌ها... فقط در صورتی بود که رهبر پادگان آن‌ها واقعاً به وعده‌های خود عمل کند.

آیا قرار بود عمل کند؟

شیاطین برای اینکه الان به آن فکر کنند بیش از حد عصبی و تحت فشار بودند. به محض اینکه لیام دستور داد همه آن‌ها به سادگی برای جان خود فرار کردند.

آن‌ها به سرعت به تمام گروه‌های مهم شهر رسیدند و همه چیز را به حرکت درآوردند.

به زودی، کل شهر در غوغایی عظیم قرار گرفت که به آرامی به یک آشفتگی تبدیل شد و سپس به یک موج انبوه شیاطین در نزدیکی میدان مرکزی تبدی...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی