باز: تکامل آنلاین
قسمت: 384
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۳۸۴ - هر چه بیشتر بهتر!
هنگامی که لیام و لونا به بخش شمالی پادشاهی رسیدند، جای تعجبی نبودیست، که انبوهی از بازیکنان از قبل در محل تعیین شده منتظر آنها آنها بودند.
البته این به این دلیل بود که دو نفر باید تمام مسیر را از جنوب به شمال طی میکردند و احتمالاً سایر بازیکنان نزدیکتر بودند.
اما همچنین به این دلیل بود که لیام و لونا قبل از آمدن به اینجا یک توقف کوچک انجام دادند. او باید برای چیزی که به راه انداخته بود، آماده میشد.
لیام با دقت به بازیکنانی که جلوتر از آنها آنها ایستاده بودند نگاه کرد.
تقریباً صدها بازیکن وجود داشتند و اکثر آنها آنها تجهیزات کافی و سطح مناسبی داشتند.
این گردهمایی اصلا بد نبود. هر رهبر انجمن خوشحال خواهد شد که تنها چند روز پس از افتتاح رسمی انجمنش چنین قدرتی را جمع آوری کند.
با این حال، لیام اصلا راضی بهنظربه نظر نمیرسید.
در حالی که با خونسردی به جمعیت خیره میشد، درخششی مرموز در چشمانش بود.
این به این دلیل بود که اکثر افرادی که در اینجا جمع شده بودند احتمالاً... جاسوس بودند، کسانی که انجمنهای دیگر به انجمن آنها آنها تزریق کرده بودند.
در غیر این صورت، بازیکنان عادی چگونه میتوانند به راحتی به اینجا برسند، به خصوص در میان این همه هرج و مرج و هیاهوی اطراف انجمن؟
لیام انبوهی از کلاهبرداران را مشاهده کرد که منتظر بودند او را زنده بخورند، اما متأسفانه برای آنها، این اولین باری نبود که او با چنین موقعیتی روبرو میشد.
او از قبل میدانست که قرار است هر یک از آنها آنها چگونه رفتار کنند و تا چه اندازه برای جلب لطف او پیش خواهند رفت.
پس قطعاً قرار نبود آنها آنها را به حال خود رها کند! حداقل الان نه!
چیزی که لیام در حال حاضر بیشتر به آن نیاز داشت تعداد زیادی مواد خام و دستور العمل بود.
او به دستورالعملهای اصلی نیاز داشت که هرکسی که به سطح ۵۰ میرسد در پی یافتنشان خواهد رفت. حتی قبل از رسیدن به سطح ۵۰ این یک الزام مطلق بود.
پس وقتی این مقدار نیروی کار رایگان در دسترس او بود، چگونه میتوانست به سادگی آنها آنها را رها کند؟
«گوش کنیدکنید.» صدای لیام در حالی که با شکوه بر ل...
کتابهای تصادفی


