باز: تکامل آنلاین
قسمت: 403
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۴۰۳ - یافتن روستا
لیام از چند دقیقه سکوتی که به دست آورد استفاده کرد و به سرعت پردازش دو دسته دیگر از معجون مانا درجه یک را به پایان رساند.
با آن، او همچنین اطلاعیه ای را که انتظارش را داشت دریافت کرد.
[مهارت کیمیاگری شما افزایش یافت.]
[مهارت کیمیاگری شما به سطح سطح استاد افزایش یافت.]
لیام آهی از آسودگی کشید و گویی احساس کرد روحی که او را تسخیر کرده بود دوباره سر زشت خود را بالا برد و درد شدید دیگری به مغزش فرستاد.
لیام خم شد و شقیقه هایش را مالید. «میخوای زندگی کنی، نه؟ بس کن، گوراک.» او درنگ نکرد و همان حرف را تکرار کرد.
درست مثل قبل، این بار نیز روح آرام شد. او کم کم داشت از پس این موضوع و حملات روانی راحت می میشدبر میآمد.
او به نوار تجربه خود نگاه کرد که اکنون حدود ۹۰٪ پر شده بود. «تقریباً تمومه.» دندان هایش را به هم فشرد و بلند شد.
«خیلی خب. این رو هم جمع کن فعلا کار معجون ها ها تموم شده.»
سیکا سرش را تکان داد و سریع دست به کار شد تا همه چیز را آماده کند. لیام سپس تمام معجون ها ها را در فضای موجودی خود پرت کرد و لونا را گرفت تا او را روی شانه خود بگذارد.
با وجود اینکه آنها آنها یک مسیر غیرمنتظره را انتخاب کرده بودند و بار دیگری را برداشته بودند، به نوعی دوباره به مسیر برگشتند.
«بزار ببینم. ما باید معجون های های سلامتی درجه یک درست کنیم.»
«ما باید به جستجو ادامه بدیم و دستور معجون پاک کننده بدن رو به دست بیاریم و تازه باید نحوه درست کردن معجون پاک کننده بدن با درجه بالا رو هم پیدا کنیم.»
قطعا راهی طولانی بود. لیام در حالی که از ساختمان کیمیاگرری خارج میشد، خندید و کمی لرزید.
لونا صورتش را با نگرانی روی گردنش مالید. او می میتوانست باری را که اربابش به تنهایی حمل می میکرد، احساس کند. او به شدت غمگین بود.
آن ...