باز: تکامل آنلاین
قسمت: 412
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۴۱۲ - به دنبال سرنخ
لیام که پشت لونا نشسته بود، نقشه امپراتوری زودال را در رابط سیستم خود باز و دوباره به آن نگاه کرد.
اکنون که او پس از مشاهده طومارهای قدیمی از پادگان اطلاعات بیشتری در مورد این سرزمین داشت، نقشه او بسیار دقیق تر تر بود.
با این حال، این فقط در آن بخش از زمین بود که محل سکونت شیاطین ایجاد شده بود. اکثریت قریب به اتفاق امپراتوری هنوز تا حد زیادی ناشناخته بود.
لیام به آرامی دور قسمت هایی هایی که هنوز خاکستری بودند چرخید. «اینجا چیه؟ هوم...»
در حالت ایده آل، او دوست داشت تک تک این مناطق را کاوش کند، اما زمانش رو به اتمام بود. او نمی نمیتوانست فرصت گرانبهای خود را با سرگردانی بی بیهدف هدر دهد.
او به جای اینکه به طور تصادفی توری را در دریا بیندازد و امیدوار باشد که ماهی صید شود، ترجیح میداد به شکارگاه های های معروف برود. حداقل اینجا، او مطمئناً سرنخی به دست میآورد!
لیام به امپراتوری زودال که منطقه شرقی قلمرو زیرین را اشغال کرده بود نگاه کرد.
هنوز سه پادشاهی دیگر در قلمرو زیرین وجود داشت که سایر مناطق شمالی، غربی و مرکزی را اشغال کرده بودند.
جنوب عمدتا خالی از سکنه بود. این به این دلیل بود که یک بخار سمی تمام قسمت جنوبی قلمرو زیرین را اشغال کرده بود که حتی شیاطین هم نمی نمیتوانستند آن را تحمل کنند.
تمام بازیکنانی که در آخرین زندگی او قصد رفتن به جنوب را داشتند نیز مرده بودند. آنها آنها در لحظهای که پا به منطقه گذاشتند، مرده بودند، بدون اینکه بتوانند حتی یک نگاه به آن منطقه داشته باشند.
با این حال، شایعاتی نیز در اطراف منتشر شد مبنی بر اینکه برخی از انجمنها موفق شده اند این منطقه جنوبی را نیز با موفقیت کاوش کنند.
لیام نمیدانست که این درست است یا نه، اما مطمئناً میدانست که خانواده گو در جنوب نبودهاند. بنابراین حداقل در حال حاضر آن منطقه ق...
کتابهای تصادفی


