باز: تکامل آنلاین
قسمت: 418
فصل ۴۱۸ - یک فرصت!
لونا همچنان در پس معرکه درنگ کرد و بالای سرشان ایستاد، لیام ابتدا به دقت وضعیت را مشاهده کرد.
این دیدار تصادفا اتفاق افتاده بود و اینطور نبود که لیام به دنبال آنها آنها رفته باشد، اما از آنجایی که راه آنها آنها به هم خورده بود، امکان نداشت که او آنها آنها را همینطور رها کند!
اما او عجولانه عمل نکرد.
لیام این بار با یک انجمن بی بینام و نشان یا یک انجمن درجه سه سر و کار نداشت. او با گروهی از افراد بسیار زیرکتر و استراتژیکتر سر و کار داشت، و البته با استعدادتر.
احمقانه بود که آنها آنها را دست کم بگیرد و بدون برنامه ریزی مناسب وارد عمل شود.
علیرغم این واقعیت که توانایی های های او در حال حاضر یک پله بالاتر از آنها آنها بود، احتمال اینکه آنها آنها چند برگ برنده در آستین خود داشته باشند بسیار زیاد استبود. این برخورد احتمالاً بسیار خطرناک خواهد بود.
آخرین باری که با هم درگیر شده بودند لیام جان خود را از دست داده بود و آنها آنها موفق شده بودند چیزی هم از درون مشتش بدزدند.
با این حال، این به این دلیل بود که آنها آنها عنصر غافلگیری را داشتند، چیزی که این بار در دستان لیام قرار داشت.
بنابراین، با وجود تمام خطرات موجود، او هنوز قصد نداشت این فرصت نادر را از دست بدهد. به هرحال لیام باید به خاطر تمام کارهایشان ارز آنها آنها تقاص پس میگرفت.
همچنین... نگاه لیام بر روی گولم های های خاکی معلق بود، گروه در حال مبارزه با آنها آنها بود.
این گولمها با غولهای سنگی که قبلاً با آنها آنها جنگیده بود و گولمهای فلزی که خواهرش در حال حاضر در اختیار داشت، متفاوت بودند.
گیاهان و سنگهای معدنی روی چندین شکاف و قسمت بدنشان چسبیده بود.
گویی این گیاهان روی این گولمها می میروییدند و از نیروی حیات و خون دشمنانشان تغذیه می میکردند. اینها می میتوانند بسیار ارزشمند باشند.
اینها همچنین می میتوانند گیاهانی باشند که لیام به دنبال آن بود. او قبلاً تصمیم گرفته ب...
کتابهای تصادفی

