NovelEast

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 419

تنظیمات

فصل ۴۱۹ - گوسفند چاق و چله!

«لونا، همینجا بمون. هیچ حرکتی نکن مگه اینکه من بهت بگم. تو مطلقاً نباید به اون مکان نزدیک بشی، متوجه شدی؟»

لیام از روی روباه سفید پرید و سپس بارها به او هشدار داد قبل از اینکه به سمت محل آشفته‌ای که در آن همه چیز در حال آشکار شدن بود هجوم ببرد.

او بلافاصله [اختفا] را در حالی که به منطقه نزدیک می‌شد، فعال کرد.

در واقع، او هیچ نقشه‌ ی انحرافی، پیچیده یا گمراه کننده‌ای نداشت. او فقط یک برنامه ساده داشت که همه گیمرها از آغاز آن را دنبال می می‌کردند.

کمین!

هنگامی که شوالیه مرگ مشغول مبارزه با هیولا بود، از این فرصت استفاده می می‌کرد تا پشت سر چهار نفر ظاهر شود و همه آنها آن‌ها را یکی پس از دیگری نابود کند.

این یک نقشه ساده و کارآمد بود.

قرار بود ۱۰۰% تلاشش را بکند و اگر نتیجه نمی‌داد، او همیشه می می‌توانست فرار کند، به لطف هیولاهای موجود در آنجا.

لیام مطمئن بود که تا زمانی که شوالیه مرگ زنده و سالم است، توجه هیولا بر شوالیه مرگ متمرکز خواهد شد و نه هیچ‌ کس دیگری.

از قضا این همان موقعیتی بود که طرف مقابل برای کشتن لیام استفاده کرده بود. با این حال، متأسفانه برای آن‌ها، در نهایت لیام کسی بود که در آن مبارزه نیز پیروز شده بود.

لیام قهقهه ای ‌ای زد و دور زد تا به منطقه نبرد نزدیک شود. محض احتیاط که اختفا‌ی او از خاموش شده باشد، مطمئن شد که خود را پشت یک تخته سنگ بزرگ قرار می می‌دهد.

سپس عقب ایستاد و منتظر ماند و هر لحظه آماده ورود بود. در آن لحظه همه چیز بیش از حد آشفته بود، بنابراین او هنوز وارد زمین نبرد نشده بود.

خود ابرهای گرد و غبار هنوز به طور کامل پاک نشده بودند. او فقط می می‌توانست طرح کلی هیولا را ببیند که چند فوت قد داشت. او نمی نمی‌توانست بگوید که این چه هیولایی است.

با این حال، حتی با وجود اینکه او نمی نمی‌توانست چیزی را به درستی ببیند ... فقط هاله ای ‌ای که غول ساطع می می‌کرد برای قرار دادن لیام در حالت آماده باش کافی بود.

《«این چه کوفتیه؟》» او برای چند ثانیه به غول خیره شد و او را دید که باز...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی