فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 420

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل ۴۲۰ - غاز طلایی

در حالی که لیام مشغول تماشای تمام آیتم‌هایی بود که چهار بازیکن روی خود داشتند، صدای رعد و برق بلندی او را از افکارش بیرون کشید.

سنگ بزرگی به سمتی که در آن پنهان شده بود پرواز کرد و لیام به سرعت دور شد.

«آه خیلی خب، من بعداً فهرست غارتم رو حساب می‌کنم. فعلا باید بیشتر به مبارزه توجه کنم.»

اگرچه او قصد رویارویی با هیولای مقابل خود را نداشت، اما می می‌خواست اطلاعات کمی در مورد آن جمع آوری کند. بهتر بود نقاط ضعفش را بداند.

درست در آن زمان مقداری از گرد و غبار و دود پاک شد و لیام توانست دید بهتری از غول بزرگی که این چهار نفر و شوالیه مرگ در مقابل آن قرار داشتند، پیدا کند.

بلافاصله او شوکه شد.

غول روبرویش توده ای ‌ای بزرگ از خاک بود، اما هیچ چهره ای ‌ای نداشت. در جایی که سر و صورتش باید باشد، غبار قرمز ضخیم آن را فرا گرفته بود.

[غول بی بی‌چهره؟؟؟]

«این چیه دیگه؟» نگاه لیام از صورت غول به بقیه بدنش رفت و شوکه تر ‌تر شد!

از بالا تا پایین، غول بی‌چهره پوشیده از صخره‌ها و سنگ‌های درخشان و چندین گیاه گرانبها بود.

او فقط تعداد کمی را تشخیص داد، اما احساس کرد که بقیه نیز به همان اندازه ارزشمند هستند. این غول ممکن است یک گنجینه متحرک نیز باشد.

«پس برای همین بود...» لیام زمزمه کرد. او حالا فهمید که چرا این چهار نفر در اینجا با گولم های ‌های زمین می می‌جنگیدند.

او با تکیه بر اطلاعاتی که از زندگی گذشته خود داشت به اینجا آمده بود. اگرچه او از آن به صورت رایگان استفاده می می‌کرد، اما خانواده گو منابع زیادی را برای جمع آوری این اطلاعات صرف کرده بود.

پس چگونه این چهار نفر دقیقاً به یک مکان رسیدند؟

آن‌ها همچنین برای جمع آوری قطعه شعله ارزشمند در مکان درست بودند.

زمانی که او قصد داشت مخفیگاه جادوگر را کاوش کند، آنجا بودند و یک بار دیگر، آنها آن‌ها اینجا بودند و اکنون با این غول بی‌چهره می‌جنگیدند..

لیام می می‌خواست فرض کند که این چهار نفر او را تعقیب می می‌کنند اما می می‌دانست که قطعا اشتباه می می‌کند.

به جای او، این چهار نفر بیشتر در حال تعقیب همه مناطق سودآور بودند و از نظر ظاهری حتی در مورد مکان پنهان کردن گنج ها ‌ها از او اطلاعات بهتری داشتند!

چطور ممکن بود؟ چگونه این چهار بازیکن تصادفا می‌توانند اطلاعات بهتری در مورد نقاط مخفی نسبت به او داشته باشند، فردی که در زمان به عقب بازگشته است؟...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی