فصل ۴۳۴ – همش درباره بده بستونه

شین سو به محض اینکه لیام و لونا فرود آمدند به سمت لیام دوید: «رئیس، چی شد؟ ماموریت رو بررسی کردی؟ یه درد بخور بود؟»

بقیه نیز به سرعت کارهای فعلی خود را به پایان رساندند و دوباره در اطراف لیام جمع شدند.

«برادر، حدس بزن من الان توی چه سطحی هستم؟ هاهاها.» می‌می اول رسید چون همین الان سرعتش از همه بیشتر بود به جز لیام و این به خاطر اختلاف سطحشان بود.

لیام پوزخند زد. «۳۶؟»

«نه! اوه، صبر کن، آره ۳۶.» می‌می اخم کرد وقتیکه فهمید برادرش نگذاشت که او خودنمایی کند.

لیام نیشخندی زد: «به هر حال...» سپس به اعضای دیگر انجمن نگاه کرد: «بچه ها شماها چطور؟ دوست دارید به همون سرعت می‌می سطحتون رو بالا ببرید؟»

«ها؟ رئیس، واقعا قراره اون ماموریت گیاها رو انجام بدیم؟» شین سو اولین کسی بود که منظور لیام را فهمید.

«آره.» لیام سپس شروع به بیرون آوردن تمام گیاهانی که جمع کرده بود یا بهتر است بگوییم از گولم‌های زمینی دزدیده بود کرد. این گیاهان را زمانی جمع کرده بود که آن چهار دشمن معروفش مشغول مبارزه با یک نخبه بودند.

او همچنین برخی از گیاهان ذخیره‌ای را که در موجودی خود داشت بیرون آورد و تمام ذخایر ذخیره‌اش را خالی کرد.

به زودی، توده عظیمی از انواع گیاهان با ارزش روی زمین جمع شد. همه با تعجب به لیام نگاه کردند. او چگونه توانست این همه چیز را جمع کند؟

مجموعه شخصی او از گیاهان احتمالاً بزرگتر از کل مجموعه یک انجمن بود.

او حتی از کجا زمان برای جمع آوری این گیاهان زیاد و همچنین در عین حال ارتقاء سطح و تقویت مهارت‌های جنگی خود پیدا کرد؟

«اگه هر کسی گیاهای دیگه‌ای داره، می‌تونه اونا رو روی این توده بندازه.» لیام عقب‌نشینی کرد و بقیه نیز به نوبت تمام ذخایر خود را خالی کردند.

با جمع شدن همه گیاهان، حالا یک توده غول پیکر مقابلشان وجود داشت. شین‌شو از حیرت آب دهانش را قورت داد.

اگر آنها واقعاً همه این گیاهان را تحویل می‌دادند... چقدر امتیاز می‌گرفتند؟... اما آیا انجام چنین کاری واقعاً عاقلانه بود؟ چنین چیزی اتلاف منابع خواهد بود.

اما باز هم خوب است که به سرعت سطح خود را بالا ببرند تا انجمن آنها یک قدم جلوتر از سایر انجمن‌ها باشد.

و وقتی که آنها جلوتر باشند، می‌توانند به مناطق سطح بالاتر بروند و با استفاده از این مزیت، همیشه می‌توانستند از سایر انجمن‌ها جلوتر باشند.

به هرحال، همه چیز یک واکنش زنجیره‌ای در "تکامل آنلاین" بود.

لیام که دید ...