فصل ۴۶۲ - رویداد ویژه؟

در یک روز آفتابی و خوش آب‌وهوا... در پایتخت تجاری پادشاهی گرش، شهر یلکا...

چندین بازیکن از بازی مرموز و پرطرفدار «تکامل آنلاین» در خیابان‌ها به آرامی قدم می‌زدند و با دوستان یا عزیزان‌شان صحبت می‌کردند.

اما در میان این فضای دلنشین شهر، ناگهان چیزی تاریک بر فراز سر مردم به پرواز درآمد و آرامش فضا را در هم شکست.

«ها؟ اون چیه؟»

«شبیه هواپیماست!»

«لعنتی؟! هواپیما توی تکامل آنلاین؟ چشاتو باز کن، احمق! این یه پرنده‌ست!»

«احمق خودتی! مادرت احمق بوده که تو رو به دنیا آورده و پدرت احمق بوده که باعث به‌وجود اومدنت شده! من درباره‌ی من دارم درباره اون یکی دیگه حرف می‌زنم، نه این!»

«اون یکی؟»

گروهی از مردم سرشان را بالا گرفتند و سایه‌ی بزرگ دیگری را دیدند که از بالای سرشان می‌گذرد. این بار سایه‌ای بسیار بزرگ‌تر، باریک و تیز مانند یک جت بود که به سرعت از کنارشان رد شد و تنها برای کسری از ثانیه دیده شد.

و ماجرا به همین‌جا ختم نشد...

بلافاصله پس از آن، سه جت سیاه دیگر با سرعت از کنارشان گذشتند و ردای افرادی که در خیابان بودند را به هوا بلند کردند.

«هی! امروز توی شهر چه خبره؟»

«شاید یه رویداد ویژه باشه!»

«بیا بریم ببینیم چه خبره!»

همه‌ی بازیکنان شهر این رویداد عجیب را دیده بودند و به دنبال سایه‌های سیاهی که حالا دور برج پی‌وی‌پی در مرکز شهر می‌چرخیدند، با عجله راه افتادند.

و آن‌ها فقط سایه نبودند... چون سرعت‌شان کم شده بود، بالاخره همه توانستند این موجودات را به‌وضوح ببینند.

آن‌ها کلاغ بودند! کلاغ‌های هیولایی بزرگ با چشم‌های سرخ!

اغلب بازیکنان فقط علامت سوال بالای این پرندگان می‌دیدند و نمی‌توانستند سطح دقیق‌شان را حدس بزنند، اما قطعاً پرندگانی سطح بالا بودند!

این کلاغ‌های عظیم در شهر چه...