چپتر ۱۱۸ مبارزه با شیمپی ساکورا امروز رو تعطیل کرده و قصد داره که اوقات خودشو توی اتاقش سپری کنه. البته این فقط یک حضور فیزیکی هست و به لحاظ غیر فیزیکی، کارای زیادی برای انجام دادن داره. اون ابتدا یک داروی گیاهی پودری که متشکل از ۲۵ گیاه پرانرژی هست رو درون یک لیوان آب سرد میریزه. دارو طعم تلخی داره اما به بهبود کارکرد ذهن و متابولیسم بدن کمک میکنه و می تونه باعث بشه که بدن به مدت حدود یک ساعت و نیم، در آرامش کامل به سر ببره. در ادامه، ساکورا به سمت رخت خوابش میره و با ۵ دقیقه مراقبه، قادر میشه تا از کالبد فیزیکی جدا و وارد کالبد های انرژیکیش بشه. اون میزان تسلط به دنیای اطرافش رو چک میکنه. میزان درکش از حواس پنج گانه در بهترین حالت خودش هست و می تونه درد رو احساس کنه. این یعنی یک انتقال کامل. گجت خودشو برمیداره و لیست پیغاما رو چک میکنه. پیغامی که انتظارشو داشت، ۴ ساعت پیش و به دست سایسون ارسال شده. «این آیدی شیمپیه، اینم لینک بازی. امیدوارم بهت خوش بگذره.» سایسون یک طراح بازی های ویدیوئیه که البته بازی‌هاشو فقط میشه در سطح روحی انجام داد. معمولا روحا به صورت نیمه هوشیار یا ناهوشیار این بازی ها رو انجام میدن اما تجربه ی خوب انجام بازی، حتی بعد از بیدار شدن از خواب هم باهاشون همراهه، هرچند دیگه اغلبشون سناریوی بازی رو به یاد نمیارن یا براشون تصویری مثل بقیه ی خواب هاست. بازی ها می تونن محیطی برای کسب انرژی ذهنی باشن با این وجود، بسته به سناریو و فضای بازی، می‌تونن به روح موجودات هم آسیب بزنن. این به خوده فرد و ذهنیتش بستگی داره که سراغ چه جور تجاربی بره. اونها می تونن محیط های آزمایشی برای تمرین های رزمی یا به دست آوردن تجارب رمانتیک هم باشن. ساکورا زیاد علاقه ای به بازی نداره اما اگه این راهی برای معاشرت با شیمپی هست انجامش میده. از کاور بازی بر میاد که یک محیط باستانی و در ژانر اکشن هست. اون با تردید، یک شمشیر که هاله ای به رنگ فیروزه ای داره رو انتخاب میکنه و چهره ی خودشو با ماسک روباه میپوشونه اما ظاهر دخترونه ی خودشو حفظ میکنه و حتی سعی میکنه کمی ز...