چپتر ۱۴۶

سرازیر شدن به سمت مغرب

شیائو فنگ یکی از زن های سابق بای جن و همسر فعلی فوجیوکا نائوکی هست. «تو داری در مورد زن ها صحبت میکنی؟»

مرد قد کوتاه جواب میده: «آره همه چیز در مورد زن هاست. زن و هر چیزی که شبیه این لذت باشه. همیشه همینطور بوده، از ابتدای تاریخ. حتی موجودات بدوی هم به خاطر اینکه بتونن شانس جفت گیری خودشون رو افزایش بدن و با زن های بیشتری باشن حاضر بودن قتل و شرارت انجام بدن.»

شیائو فنگ توی ذهنش به یاد بای جن میوفته و احساس میکنه که چقدر اون مرد براش خوش آیند تر از این قد کوتاه سیاه هست که هیچ جذابیت خاصی نداره و طرز فکرش هم قابل پیش بینی و ساده است.

بای جن بی شباهت به یه موجود افسانه ای نیست. اون هیچ وقت به خاطر موفقیت توی جفت گیری، با کسی رقابت نمیکنه و بهای چیزی که میخواد رو با ثروت و قدرت خودش پرداخت میکنه. همیشه این زن‌ها هستن که اونو انتخاب میکنن و دوستش دارن. چون بای جن با بقیه فرق داره. البته این افکار شیائو فنگ هست.

این حرفا از گوش یامازو دور نمیمونه و اونو هم توی فکر میبره. اون کم کم میتونه به یاد بیاره که شیائو فنگ رو کجا دیده. زمانی که هوشیاریش به قصر بای جن رفت، شیائو فنگ هم توی یکی از راهرو ها بود. البته اون میتونه احساس کنه که شیائو فنگ رو قبلا و در موقعیت های دیگه ای هم دیده اما نمی تونه به یاد بیاره که دقیقا چه اتفاقی افتاده و این زن چه شخصیتی داشته. همچنین اون نمی تونه درک کنه که اگر شیائو فنگ از زن های بای جن بوده پس الان اینجا چیکار میکنه و چرا به نظر میرسه که به جای هاله ی نقره ای بای جن، انرژی مرد دیگه ای در اطرافش هست و راجب اون صحبت میشه.

.

.

.

کازوهیکو از زمانی که به سازمان خودشون برگشتن پکره و تقریبا مطمئن شده که ین شی متاهله و خیلی هم لان بائو شی رو دوست داره.

همین که میشنوه یکی از اعضای سازمان کیان یانگوآ از منطقه ی مغرب پیغام فرستاده و درخواست کمک کرده، ماموریت رو میپذیره و به راه میوفته. ترجیح میده که با ین شی هم همراه نشه چون حس سرخوردگی و بیهودگی زیاد...