NovelEast

بذر کتان

قسمت: 181

تنظیمات

چپتر 181

معاشرت های دشوار

باد تندی توی کوچه ای که اتمسفر نیمه کلاسیکی داره میوزه و آشغال ها رو جابجا میکنه. چند پسر جوان که هنوز لباس هنر های رزمی رو به تن دارن، با شوخی و خنده وارد کوچه میشن.

هاله ی اطرافشون هنوز در اثر تمرینات ورزشی، گرم و آتشینه. یامازو از دور میتونه هجوم انرژی نارنجی و قرمز رنگ پسر ها رو احساس کنه. اونا تقریبا هم سن و سال خودش هستن. با اینکه یامازو روی یک دیوار کوتاه سنگی تخریب شده نشسته اما باز هم پسر ها حین رد شدن از کنارش چندان توجهشون جلب نمیشه.

این دیوار سنگ و گچی، نیمه از از دیوار یک باغ بوده که ظاهرا صاحبش دیگه توجه چندانی بهش نداره. اینو از درختچه هایی که به طور نامنظم و در نقاط مختلف رشد کردن و به اتمسفر اصلی باغ غالب شدن میشه حس کرد. پشت سر یامازو، یه درخت نسبتا جوان انار هست که به نظر نمیرسه بتونه ثمر چندان دهنگیری بده چون بهش رسیدگی نمیشه.

دلیل اینکه پسر های جوون به یامازو توجهی نمیکنن اینه که یامازو یه هاله ی سیاه رنگو در اطراف خودش کشیده. این هاله لزوما باعث نمیشه که نامرئی بشه اما به بقیه این حسو میده که اون فرد خاص و مهمی نیست. نه خطرناکه و نه دوست داشتنی. بهترین گزینه برای نادیده گرفتنه. برای همینه که هاله ی سیاه، می تونه یک سیستم حفاظتی قوی رو ایجاد کنه.

یامازو به کوله پشتی های خوش دوخت و کفش های بچه هایی که از کنارش رد شدن نگاه میکنه و میخنده چون یاد زمانی میوفته که خودش به کلاس هنر های رزمی میرفت.

اون هیچ شانسی پیش روی خودش نمیبینه که بتونه دوباره به اون کلاس ها برگرده، هرچند که حالا درآمد بیشتری هم داره و میتونه کمابیش و با کمی صرفه جویی، هزینه های کلاس رو تامین کنه، ولی بیشتر از گذشته احساس میکنه که اون اتمسفر، پذیرای انرژی ذهنیش نیست. حالا می تونه حتی تصور کنه که حضورش توی اون کلاس، می تونه باعث بشه که مشکلات و تحقیرای بیشتری رو تجربه کنه.

با این وجود، این وضعیت به این معنی نیست که تبدیل به یک موجود منزوی ش...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب بذر کتان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی