چپتر 182

جلسه ی کت و شلواری ها

یامازو وقتی که وارد اتاق جلسه شد، لحظه ای نفسش توی سینه حبس میشه. در واقع این اولین باره که این اتاق رو میبینه. اینجا برای جلسه های مهم با رابط های تجاری صورت میگیره و ارتباطی به یامازو و کاراش نداشته. اون نمیدونه که چرا امروز، یان تیان به این جلسه دعوتش کرده.

اونجا حدود 10 مرد کت و شلواری رو میبینه. بعضی از اونها عینک هایی رو به چشم دارن که هنوز زیاد در چین رایج نیست. به علاوه، وسایل دیگه ای من جمله کیف و خودکار و کاغذایی که با خودشون آوردن هم یه حس خیلی رسمی رو به اتاق بخشیده.

یامازو قصد داره که بره و در نقطه ی دوری بشینه اما به دستور یان تیان، درست سمت چپش میشینه، جایی که همه ی افراد درون جلسه، می تونن دیدش بزنن.

یامازو احساس میکنه که این موقعیت خیلی براش سنگینه اما ناگهان احساس میکنه که یک نیلوفر آبی توی گلوش باز میشه و انرژی شدیدی از هاله اش به بیرون پرتاب میشه و یک نور آبی رنگ، اطرافشو پر میکنه.

هرچند که بقیه قادر به دیدن این انرژی نیستن اما تحت تاثیرش، احساس میکنن که یامازو می تونه شخصیت جالبی جهت صحبت کردن باشه.

کم کم یامازو متوجه شد که جلسه در مورد یه همکاری با نویسنده هایی هست که از خارج از مرز ها قصد دارن توی چین فعالیت کنن. این موضوع عجیبیه چون یامازو فکر میکرد که این خودشون هستن که لازمه دنبال همکار بگردن ولی ظاهرا بازار پررونق چین و جامعه ی هدف گسترده، باعث شده تا افرادی به سرمایه گذاری توی این زمینه علاقه مند بشن. ارسال آثار فکری به فراتر از مرز ها، هرچند کار ساده ای نیست اما در مورد ادبیا...