NovelEast

بذر کتان

قسمت: 210

تنظیمات

چپتر ۲۱۰

یامازو از خجالت، صورتی میشه و صورتشو پشت آستینش قایم میکنه

یامازو بالاخره نزدیک شدن مرد هاله زردی که پشت ذهنش دیده بود رو در سطح فیزیکی هم حس میکنه. اون یه کلاه حصیری چینی پوشیده و چهره اش زیاد مشخص نیست اما از فاصله ی دور هم میشه بدن ورزیده شو دید. اون مچ دست و پای خودشو با پارچه بسته که این در چین قرن هجدهم، کم کم در حال فراموش شدنه. همچنین لباس مردم روستایی رو پوشیده. با این وجود، هاله اش یک جور زرق و برق شهری رو داره.

یامازو وانمود میکنه که اونم براش مثل بقیه است و به آرومی از کنارش رد میشه. مرد اما، هنوز دو قدم ازش نگذشته که توقف میکنه. «آقای یامازو؟»

یامازو مکث میکنه. کمی مضطرب میشه اما غریزه‌اش میگه که جواب دادن به این مرد، نمی تونه چیز خطرناکی باشه. وقتی برمیگرده و به چهره ی مرد نگاه میکنه، تازه چشم های پیچیده اش رو می‌بینه که تا قبل از این، زیر کلاهی پنهان شده بود. «من ژو چوانم، پلیس ایالتی.»

به در خواست مرد، اونها روی یک کنده ی درخت که فعلا به حال خودش رها شده می‌شینن و مشغول صحبت میشن. «به نظر نمیاد که از دیدنم ترسیده باشی.» ژو چوان اینو در حالی میگه که یک کارت که مدرک پلیس بودنش هست رو به یامازو نشون میده.

یامازو نیازی به بررسی محتوای کارت نداره چون حس میکنه که مرد رو به روش، صادق هست. با اینحال، برای اینکه ژو چوان قضاوت اضافی ای انجام نده، چند لحظه به کارت خیره میشه. توی این کارت شناسایی، تصویری از مهر پادشاهی و یک تبر سرخ هم دیده میشه. «فکر میکنم به خاطر اینه که گناه بخصوصی انجام ندادم، شما چی در موردم میدونید؟ برام عجیبه که تا اینجا به دنبالم ا...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب بذر کتان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی