چپتر ۲۲۲

ادامه ی مبارزه با جناح آتلانتیس

توی فاصله ی زمانی نسبتا کوتاهی، زمین مبارزه از هیبرید هایی که شباهت خاصی به گونه های انسانی ندارن پاک میشه؛ اما میشه حس کرد که هر دو طرف، در بازه های زمانی مختلف، نیروهای کمکی خاصی دریافت کردن. نقطه ی امید، وقتی ظاهر میشه که ظاهرا جناح تاریک، هیچ حمایت گر جدیدی دریافت نمیکنه.

یامازو به جنازه ی دونگ ژا که هنوز گوشه ی زمین باقی مونده نگاه میکنه و از اینکه کسی اونو از اینجا دور نکرده تعجب میکنه.

با این وجود، حس شیشم یامازو میگه که در همچین موقعیتی، باید منتظر چیزی شبیه غول مرحله ی آخر باشن. زمین، نسبتا تاریکه و صرفا نور های آبی تیره ای از کریستال هایی که در نقاط مختلف زمین هستن، در حال تابیدنه.

تا جایی که یامازو میدونه، اونا عموما به عنوان منابع تامین انرژی، مورد استفاده قرار میگیرن و چنین محل هایی، مکان خوبی برای ایجاد پورتال هم هستن. اما تا اینجا، کسی برای ایجاد پورتال، از این کریستال ها استفاده نکرده.

همچنین یامازو حدس میزنه که این اشیا، در واقع کریستال های دستکاری شده هستن؛ چون بافت درون انرژیشون، پیچیده تر از کریستال های طبیعیه و حس شومی رو تداعی میکنن.

"حالا باید چیکار کنیم؟ حالا باید چیکار کنیم؟"

یامازو از دیدن حس خونسردی توی چهره ی لان بائو شی و ژو چوان، پدر ساکورا، خجالت میکشه و حس میکنه که فرد ناشی و ناکاربلدیه که اینطوری وحشت زده شده؛ اما وقتی میزان تابش نور آبی تیره ی توی زمین بیشتر میشه، حس ناراحتیش چند برابر میشه.

***

سلاح های جنگی، بخش جدانشدنی از سرگرمی محبوب بسیاری از موجوداته. سرگرمی ای که یامازو به راحتی قادر به درکش نیست. اون هیچ وقت، پیش خودش فکر نمیکنه که حد و مرز سلاح ها ممکنه ب...