خون کور: پانیشرز
قسمت: 80
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
یکدفعه پنجهاش کوچکتر شد. میکایلا اخمی کرد و سعی نمود که دوباره پنجه را به حالت بزرگ برگرداند. رگهای جادویی به حالت قبل برگشته بودند و از خواستهی میکایلا اطاعت نمیکردند. میکایلا زور زد تا آن رگها دوباره با قدرت بیشتری بتپند ولی همان پنجهی کوچک نیز ناپدید شد. میکایلا با کمی اضطراب به خودش نگاه کرد. رگهای درخشان هنوز هم درون او بودند؛ اما خیلی ضعیفتر از قبل در درونش جریان داشتند. میکایلا دست روی قلبش گذاشت:
- نکنه نیومده داره از بین میره؟! من خیلی ازش استفاده کردم؟ بذار ببینم ریجس دربارهی این موضوع چی میگه.
سراغ کتاب ریجس رفت و مشغول خواندن شد:
- جادو به شکل چهار عنصر اصلی یعنی آب، باد، خاک و آتش قابلیت تبدیل شدن دارد اما این سادهترین نوع استفاده از آن است. اصیلهایی را مشاهده نمودهام که از اشکال پیشرفتهتر این عناصر استفاده میبرند. مانند ژنرال هریس پِرِتا دِلاوالی اِر که از رعد زرد برخوردار است. او ضمن تسلط بر عنصر آتش، بر رعد که پیشرفتهتر از آتش است نیز مسلط میباشد. با دیدن پیشرفت او یقین دارم که دیر یا زود پیشرفتی بزرگتر را رقم خواهد زد.
میکایلا نام هریس را هم در دفتر نوشت و جلوی آن لقب ژنرال را گذاشت. دو فلش مقابل اسم هریس کشید و کلمهی آتش و رعد را نوشت. با خودکار روی کاغذ دفتر ضرب گرفت:
- کریستال؟!... کریستال پیشرفتهی کدوم عنصر اصلیه؟
برای لحظهای از حماقت خودش پوفی کشید:
- خب مشخصه که چیه! کریستال شکل پیشرفتهی خاکه دیگه!
کلمهی خاک را نوشت و خواست کلمهی کریستال را بنویسد که دستش متوقف ماند:
- شکل پیشرفتهی خاک مگه سنگ نیس؟ پس کریستال چیه؟ پسا پیشرفتهی سنگ؟ ممکنه!
بعد از خاک در یک توالی کلمهی سنگ و کریستال را نوشت. نگاهش روی گریمور برگشت:
- اشکال زیادی از جادوهای درجهدوم و سوم وجود دارد. جادوهای درجهی یک ضعیفترین نوع جادو هستند و به ترتیب بعد از آن جادوهای درجهی دو و درجهی سه قرار دارند.
میکایلا باز یادداشتبرداری کرد. سرش را بالا آورد و به خراشهای نیمهعمیق روی دیوار خیره ماند:
- احتمالاً بخاطر اینه که این حرکت جادوی زیادی مصرف میکنه.
هنوز جریان درونش آرام و کمتپش بود. آهی کشید و دست زیر چانهی تیزش گذارد:
- قبل از استفاده ازش باید حسابی دقت کنم. اگه قرار باشه اینطوری قدرت مصرف کنه که فقط یه توانایی یک بار مصرفه.
سرش را سمت گریمور پایین آورد:
- برای مثال جادوی استخوان یک جادوی درجه سه بر پایهی عنصر خاک میباشد که به کاربر اجازه میدهد استحکامی فراتر از خاک و صخره را به صحنهی عمل بیاورد.
میکایلا تند تند نکته مینوشت. چنگی لای موهای طلاییاش برد و آنها را عقب راند. اطلاعات ریجس فراتر از تصورات او بودند:
- اما عنصر متضاد خاک، یعنی آتش به عنوان یک عنصر تهاجمی و جنگی میتواند با یک جادوی قدرتمند ردهی دو به مقابله با جادوی استخوان برآید. در این میان همه چیز بستگی به تجربه و مهارت کاربر در مبارزه دارد.
میکایلا صفحهها را یکی یکی جلو میرفت ولی چیزی راجع به کریستال دستگیرش نمیشد. به بخش جادوهای کمیاب رسید:
- امیدوارم یه چیزی راجع به این مسئله نوشته باشه که بتونه کمکم کنه.
کتابهای تصادفی


