خون کور: پانیشرز
قسمت: 75
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
ایچیرو دوبار روی شانهی هاچیرو کوبید:
- خوبه. این خبر رو با یه نقشه از مناطق شینجوکو و میناتو برام پرینت بگیر. برای بولتن میخوام.
هاچیرو سری به تأیید تکان داد:
- بله کاگه.
ایچیرو بعد از دریافت پرینتها سمت بولتن بزرگ برگشت. با فاصله نقشه را با عکس ریکی سوزن زد. جای آزمایشگاه ریکی را در روی صفحه علامت زد. اخمی به پیشانیاش چروک انداخت. آن خونآشام تمام مدارک داخل آزمایشگاه را نابود کرده بود. تنها چیزی که دستشان را گرفت دفترچهی یادداشت ریکی بود.
ایچیرو، بیمارستان هیدهیوشی را همراه آن خبر سنجاق کرد. اولین ردی که از ریکی گرفتند در منطقه شینجوکو بود. ردی از مبارزه را در سقف یکی از ساختمانهای فرعی گرفته بودند. ایچیرو عکسهای شکستگی سقف و همچنین موبایل و هنذفری شکسته را به ساختمان چسباند. قطعات مانده را به آزمایشگاه سپرده بودند تا آزمایشات لازم را برای ردگیری انجام دهند.
ایچیرو از بولتن فاصله گرفت و دست به سینه شد. آیا ریکی ابتدا خونآشام را دیده بود یا بالعکس؟ احتمالاً ریکی و آن خونآشام همدیگر را میشناختند. هر چه بود از منطقهی شینجوکو آغاز شد. سمت جیرو برگشت و دستور داد:
- به اکیپ زیردستت بگو که دوربینای منطقهی شینجوکو رو تا یک ماه گذشته بگردن. هر فیلمی که ریکی داخلشون هست رو میخوام. ببینن که اگه کسی هم ریکی رو تعقیب میکنه رد همون شخص رو بگیرن. تو منطقه میناتو دور و بر بیمارستان هیدهیوشی رو هم بگرد شاید اون خونآشام یه گاف امنیتی داده باشه.
تا اینجا به حل پرونده نزدیک شده بود. سمت صندلیاش برگشت و کتش را از پشتی آن برداشت. نگاهی خسته به جیرو انداخت. روی صندلی ولو شد و کت را مانند پتو روی خودش کشید. با صدایی رو به خاموشی نالید:
- وقتی کارتون تموم شد منو بیدار کنید.
قهوه اسپرسو بعد از چهار روز بیخوابی دیگر کفاف بیدار ماندن ایچیرو را نمیداد.
***
منطقه شینجوکو_ آپارتمان میکایلا
میکایلا طول و عرض آپارتمان بزرگش را حفظ شده بود. تازه همین شب قبل دم صبح توانسته بود که از بیمارستان فرار کند. وقتی به هوش آمد در کف اتاق خالی افتاده بود و هیچ چیز از بیهوشیاش را به یاد نمیآورد. تنها چیزی که به بدنش اضافه شده بود، یک جفت بال اضافه بود. ضربان قلبش هم کندتر از همیشه میزد.
کاگه به معنی سایه. لقب ایچیرو در دهکده.
کتابهای تصادفی


