فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

شاهِ سیاه

قسمت: 8

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

سیاه با اشتیاق به او نگاه می کرد و بعد گفت 

" کارت عالی بود " 

بعد ، سیاه به سمت او رفت و با لبخندی گرم به او گفت 

" به عنوان پاداش ، می توانی همه سلاح های این مکان را داشته باشی ، و حتی اگر بخواهی می توانی آن را به دیگران اهدا کنی" 

با شنیدن این جمله ، خشمم فروکش کرد و با لحنی خودپسند گفتم 

" به هر حال این پاداش من بود ، پس نیازی به تشکر کردن از تو نیست" 

بعد آکاش دوباره به سمت طلسمی که روی زمین کشیده بود رفت و گفت 

" خب ، من قبل از اینکه مبارزه شروع شود ، طلسم را ترکیب کرده بودم ، پس حالا قابل استفاده است" 

بعد آکاش به سیاه نگاه می کند و می گوید 

" بیا " 

سیاه از اینکه یک بچه انسان که قدرتش کمتر از او بود ، به او دستور می داد ، عصبانی شده بود ، اما خودش را آرام کرد و به سمت طلسم بزرگی که روی زمین کشیده شده بود رفت 

" خب ، حالا دستت را روی این دایره کوچکی که اینجاست بگذار و انرژی ات را به آن وارد کن" 

آکاش بی صبرانه منتظر بود که بفهمد آیا طلسمی که در زندگی قبلی اش آموخته بود ، اما هیچ وقت فرصت استفاده از آن را نداشت ، قابل استفاده است یا خیر. 

سیاه بدون اینکه چیزی بگوید ، دستش را روی دایره کوچک گذاشت و انرژی غلیظ خود را وارد آن کرد 

انرژی ، خون های سرخ رنگ را سیاه رنگ می کرد و بعد از چند لحظه تمام خون ها به رنگ سیاهی می درخشیدند 

سیاه با بی صبری به این صحنه ها نگاه می کرد ، او سال ها منتظر خروج از این جا بود 

از وقتی که اون زن ، او را در اینجا زندانی کرده بود ، دیگر نتوانسته بود با کسی صحبت کند ، پس به همین دلیل مکالمه امروزش با آکاش ، برای او خیلی سرگرم کننده بود 

آکاش رو به او کرد و گفت 

" سیاه ، برو و در آن مثلثی که وسط دایره است بایست" 

سیاه بخاطر هیجانی که از فکر خروج از این زندان داشت ، احتیاط را فراموش کرده بود و هر چه که آکاش به she می گفت ، قبول می کرد 

سیاه به سمت وسط دایره رفت و دقیقا در وسط مثلث قرار گرفت 

وقتی او به وسط مثلث می رود ، آکاش دستش را روی لبه دایره بزرگ می گذارد و چیز هایی را زمزمه می کند 

وقتی آکاش زمزه هایش را تمام می کند ، نور های سیاهی از تمام نقاط طلسم ، به سیاه تابیده می شود 

بعد کاروتو با یک لبخند پیروز مندانه فریاد می زند 

" و من ، تو را به فرمان نام حقیقی ات تبدیل به خدمتگذار خود می کنم ، میرانا" 

سیاه وقتی این را شنید ، می خواست که واکنشی نشان دهد ، اما برای این کار دیگر دیر بود 

زیرا زنجیر هایی از اطراف مثلث بالا آمدند و او را در بر گرفتند 

انگار که انرژی او توسط زنجیر ها بلعیده می شد 

بعد از چند لحظه او روی زانو هایش افتاد و با خشم گفت 

" لعنتی" 

در آن لحظه ، کازوتو با پوزخند پیروزمندانه ای گفت 

" امیدوارم رابطه خوبی داشته باشیم" 

بعد او ، تبدیل به نور سیاه رنگی شد و به سمت قلب آکاش رفت و ناپدید شد 

خب ، تا ارتباط من و she برقرار بشود و بتوانیم با هم صحبت کنیم ، مدتی طول می کشد ، فعلا بهتره که ابتدا تمام این سلاح ها را به مالکیت خودم در بیاورم 

شاید بدن من توانایی ارتباط با همه اینها را نداشته باشد ، پس بهتره که ابتدا سلاح هایی که بیشتر مورد نیاز هستند را بردارم 

برای شروع از اونهایی که رشته انرژی قویتری دارند شروع می کنم 

چشمانم را می بندم و رشته های انرژی را دنبال می کنم

.

.

.

اکنون حدود 2 ساعته که من مشغول انتخاب هستم و چهار سلاح که برای من مناسب هستند و عملکرد های متفاوت برای موقعیت های متافت دارند را انتخاب کرده ام 

اولین سلاح یک نیزه با طول 3 متر است ، این نیزه نیز مانند بقیه سلاح ها کاملا سیاه رنگ است 

و یک چیز جالب در مورد سیستمی که سیاه به من داده است کشف کردم 

این سیستم با لمس هر کدام از اشیاء می تواند اطلاعات آن را به صورت خلاصه برای من با پیام سیستم ارسال کند 

و این قابلیت خیلی برای من مفید بود ، اما نمی دانم که آیا این می تواند بر روی موجودات زنده نیز اثر بگذارد یا خیر 

من ده سلاح را به کمک این سیستم انتخاب کردم که شامل موارد زیر می شوند 

[ نام : نفوذ کننده 

رنک: S 

سازگاری : 89% 

خاصیت : قابلیت نفوذ 75%] 

اسلحه بعدی یک خنجر کوچک حدودا 20 سانتی متری است 

[ نام: شکارچی 

رنک : A 

سازگاری : 98% 

خاصیت: برش عمیق 65%] 

و آیتمی که خیلی توجه من رو جلب کرده است ، یک دستکش تک دست است که برای دست چپ است 

این دستکش کاملا سیاه است و رگه های بنفش رنگ تیره ای بر روی خود دارد ، که البته خیلی کم هستند 

[ نام : مهار کننده 

رنک : G 

سازگاری : فراتر از 100% 

خاصیت: تمام ابزاری که تا یک رنک از خودش بالاتر هستند را به خوبی مهار می کند 

ویژه: این آیتم قابل ارتقاء رنک است] 

چون این می تواند به من کمک کند سلاح هایی مثل داس شینیگامی که رنک SS هست رو کنترل کنم ، و در زندگی قبلی اگر می توانستم آن را کنترل کنم خیلی برای من مفید می شد 

البته باید رنک آن را افزایش دهم ، وای من شرایط ارتقاء رنک آن را نمیدانم ولی در آینده خواهم فهمید 

و آخرین آیتمی که به نظر من در حال حاضر مفید ترین آیتم برای منه 

[ نام: هیچ 

رنک: C 

سازگاری : 100% 

خاصیت: افزایش قدرت برش و نفوذ پذیری انرژی در سلاح] 

این یک شمشیر به طول 1 متر 30 سانتی متر است ، که بسیار عادی است و در بین این سلاح ها عادی ترین بود 

اما ، خاصیت خوبی دارد و همچنین من در حال حاظر نمی توانم از سلاح های بالاتر از رنک C استفاده کنم ، حتی مطمعناً در استفاده از سلاح های رنک C هم مشکلاتی خواهم داشت 

زیرا ، من در حال حاظر انرژی درونی و استقامت بسیار پایینی دارم ، به طوری که وقتی فقط یک بار از شمشیر grif استفاده کردم ، سریعا خسته شدم 

و نتوانستم دوباره از آن استفاده کنم ، پس محدودیت من برای سلاح های رنک A فقط یک ضربه است 

به هر حال من این چهار سلاح را انتخاب کرده ام و من بقیه سلاح ها را دور نریختم ، بلکه می توانم وقتی که قویتر شدم یا نیاز داشتم که این سلاح ها را به کسی بدهم 

می توانم دوباره به این مکان بیایم و هر چه که می خواهم را بردارم ، اما برای این کار باید سنگ کلید را پیدا کنم که هنوز برای سطح من زود است 

و حالا بهتره که طلسم خروج اصلی را بکشم و از اینجا خارج شوم

( حقیقتش چون اسمی به ذهنم نمیرسه این اسما رو روی قسمتا میزارم اگه شما ایده بهتری دارید بگید)

کتاب‌های تصادفی