شاهِ سیاه
قسمت: 10
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
"حالا دیگه وقتشه قویتر شدن رو شروع کنم"
دست چپم را روی آن می گذارم و چشمانم را می بندم
وقتی که چشمانم را می بندم ، سعی می کنم حس انرژی ام را فعال کنم
وقتی حس انرژی ام را فعال می کنم ، انرژی شدیدی را از سمت این نیزه احساس می کنم ، بر خلاف چیزی که انتظار داشتم
انرژی این نیزه فقط از نوع سایه نیست ، بلکه از نوع سایه و تاریکی است
به هر حال هر دو متعلق به انرژی سیاه هستند ، پس مشکلی نیست، حالا باید کارم را شروع کنم
" هفت گناه مرگبار -- شکمبارگی"
شاید فکر کنید این توانایی به خوردن ربط داره ، خب این درسته
ولی خوردن نیاز نیست حتما از راه دهان باشه ، خوردن بیشتر معنای جذب مواد رو میده
پس این توانایی به من اجازه جذب مواد زیادی رو میده
البته نسبت به مقدار کنترل من میتونه نتایج متفاوتی داشته باشه ، مثلا امکان داره فقط به طور موقت تاثیر بزاره ، یا فقط سطح انرژی بدن رو افزایش بده
یا حتی امکان داره توانایی و خاصیت اون سلاح رو به بدنت منتقل کنه
خوشبختانه من سطح کنترل نسبتا خوبی دارم ، پس احتمال اینکه بتوانم یک توانایی از آن بدست بیاورم زیاده
اما متاسفانه جسم فعلی من توانایی مقاومت در برابر فشار این سطح از این توانایی رو نداره
ولی بهتره تلاش خودم رو انجام بدم ، به هر حال اگه نتوانم حتی از پس این کار بر بیام
پس نمی توانم سرنوشت رو تغییر بدم
فکر کردن زیاد را کنار می گذارم و روی کاری که می خواستم انجام بدهم تمرکز می کنم
چون جسم من در حال حاضر ضعیف است ، مجبورم کار را مرحله به مرحله و به آرامی انجام بدهم
حالا سعی می کنم با شکمبارگی انرژی نیزه را جذب کنم
انرژی نیزه ابتدا به سمت دست من حمله ور می شود ولی بعد از چند لحظه به آرامی به سمت دستم حرکت می کند
بر خلاف چیزی که انتظار داشتم به نزر میرسد نوع انرژی این نیزه از نوع پیوستگی است ، و پیوستگی انرژی ملایمی دارد
بر خلاف شکستگی که انرژی بی ثباتی دارد
مثل اینکه این زندگی جدید با من مهربون تره و داره خیلی چیز ها رو برای من آسان تر می کنه
حتی یک ثانیه هم از این فکر نگذشته بود که درد بسیار شدیدی را در دست چپم احساس کردم
" آخ...لعنتی ، حواسم نبود "
وقتی حواسم پرت شده بود ، در دست چپم انباش انرژی اتفاق افتاد و باعش شد که رگ های دست چپم به رنگ سیاه کامل تبدیل شوند و این بخاطر انباشت مانای سیاهه
" هوف..هوف ، باید کنترلش کنم"
دست چپ آکاش هر لحظه سیاه تر می شد ، انگار که می خواهد فاسد شود
..............................
" اَه لعنت بهش ، دوباره اشتباه کردم"
زنی که کنارم ایستاده بود و شنل سیاه رنگی پوشیده بود نزدیک من آمد و نوک انگشت اشاره اش را روی رگ دست چپم که در حال سیاه شدن بود گذاشت
و به آرامی انگشتش را در امتداد رگ دستم حرکت داد ، چند بار این کار را تکرار کرد و سیاهی رگ کم کم ناپدید شد و به حالت عادی برگشت
............................................
" آره ، استاد اینطوری انجامش داده بود"
آکاش با یادآوری اون خاطره روشی که بتواند مشکل انباش انرژی را حل کند پیدا کرده بود
انگشت اشاره دست راستش را روی رگ های در حال فاسد شدن دست چپش گذاشت و به آرامی سعی کرد انرژی درونی خودش را از نوک انگشت دست راستش به دست چپش منتقل کند
" آخ.."
درد داره ، ولی این درد ها چیزی نیست ، برای جلو گیری از اتفاق افتادن دوباره اون مشکل برای برادم ، حاظر حتی جانم رو هم فدا کنم
هر مقدار انرژی که از دست راست وارد رگ های دست چپ می شد ، مانند این بود که دستت را با خنجر سوراخ کنند
خب ، مثل اینکه من هنوز مثل استاد در این ماهر نشده ام ، ولی هنوز می توانم ادامه دهم
دستمراستم را همانطور که انرژی را وارد رگ های دست چپم می کردم در امتداد رگ دست چپم به حرکت در آوردم
کم کم به دلیل اینکه انرژی بدن خودم دوباره شروع به حرکت در رگ هایم کرده ، انباشت انرژی را پس می زند و آن را دوباره به حرکت در می آورد
و به این صورت رگ های دستم آرام آرام به حالت عادی بر می گردند
خب بهتره این بار حواسم پرت نشود تا آسیب نبینم
[ سطح سازگاری شما افزایش یافت]
خب خوبه ، ولی نباید به این پیام های سیستم توجه کنم ، چون هنوز کارم تمام نشده و اگر دوباره حواسم پرت شود ممکنه این بار نجات پیدا نکنم
[ سطح سازگاری شما افزایش یافت]
[ مقدار زیادی انرژی سیاه در بدن شما شناسایی شده]
[ آیا تمایل دارید از آن برای ارتقاع توانایی خود استفاده کنید؟ بله/خیر]
اوه چه جالب پس میشه با انرژی سیاه این کار رو هم انجام داد؟
این هم یک شانس دیگه برای من که زودتر قوی بشوم
با اینکه داشتم پیام های سیستم را نیز می خواندم ، اما حواسم بود که جذب با مشکلی مواجه نشود
حدود سه ساعت در حال جذب کردن بودم و یک اتفاق خیلی خوب برای من افتاد
[ شما به دلیل جذب انرژی زیادی از یک نیزه ، سطح مهارت شما در استفاده از نیزه به شدت افزایش یافته است]
این خبر خوبیه ، چون در زندگی قبلی ام من بیشتر وقتم را برای تمرین کردن با شمشیر گذاشته بودم و در استفاده از بقیه اسلحه ها تقریبا نا توان بودم
و به همین دلیل گاهی اسلحه هایی که خاصیت های خیلی خوبی داشتند را از دست می دادم چون مهارتی در استفاده آنها نداشتم ، مجبور بود آن ها را با آیتم هایی بسیار کم ارزش تر تعویض کنم
اما به نظر میرسه که این بار وضعیت بهتری خواهم داشت
----------------------وضعیت----------‐----------
نام: آکاش
گونه: نیمه انسان
سطح سازگاری: 6
توانایی ها : احظار شمشیر grif_ احضار سایه(2)
-------------------------------------------------------
همچنین من با استفاده از مقادری انرژی سیاه که جذب کرده بودم توانایی احضار سایه را بهبود دادم
و همچنین سطح سازگاری من بسیار افزایش یافته است
و بلاخره فردا قراره وارد آکادمی بشوم ، این بار اونجا تبدیل به سکوی پرتاب من به سمت قدرت می شود نه یک بازدارنده
کتابهای تصادفی

