( این رو من حدود یک سال پیش نوشتم پس تا چپتر های حدود ۲۵ کار ضعیفه ولی قول میدم بهتر میشه)

[۳..۲..۱..شما زنده شدید.] 

[ به دلیل مجازات مرگ ، 1 لول کاهش میابید] 

واقعان این سیستم رو درک نمی کنم ، درسته که لولم رو کاهش می ده ، اما این در واقع کمک به منه. 

چون اگر قبل از اینکه بمیری ، امتیازات آماری که از ارتقاء سطح به دست آورده بودی رو استفاده کنی ، امتیازاتت پاک نمی شوند . 

و در نتیجه تو به تلاش کمتری نیاز داری تا بتوانی دوباره امتیازات آمار بیشتر به دست آوری. 

چون هر چه لولت پایینتر باشه ، ارتقاع لول آسان تر است. 

خب ، فعلا باید به این اژدها رسیدگی کنم. 

اطراف رو برسی می کنم تا وسیله نقلیه قابل استفاده ای برای رفتن به محل سقوط اژدها پیدا کنم ، اما به نظر می رسه هر چیزی که توی این ناحیه بوده ، در اثر باران شعله ها سوخته. 

[صورت فلکی "شکارچی" به شما نگاه می کند.] 

[ صورت فلکی "شکارچی" برای شما یک ماموریت ارسال کرد] 

[ ماموریت: 

یکی از دندان های اژدهای آتشین را برای صورت فلکی " شکارچی" به دست آورید. 

تعداد دندان های به دست آمده: 0/1 

مجازات شکست: هیچ. 

پاداش: به دست آوردن عنوان شکارچی اژدها] 

[ آیا ماموریت را می پذیرید؟  بله/ خیر ] 

کمی فکر می کنم و می گویم. 

" آهای ، شکارچی ، چرا به یکی از پیروانت نمی گی که برات این کار رو انجام بده؟" 

[ صورت فلکی " شکارچی" می گوید: آنها اکنون از این منطقه دور هستند ، و نمی توانند این کار را انجام دهند.] 

پوزخندی میزنم و می گویم. 

" من چیز های بیشتری در اضای اون اژدها می خوام" 

[ صورت فلکی " شکارچی" با کنجکاوی می پرسد که چه می خواهید؟] 

پوزخندم عمیق تر می شود و می گویم. 

" من زنجیر های عذاب رو می خواهم" 

[ صورت فلکی "شکارچی" با عصبانیت فریاد می زند و می گوید ، این در اضای یک دندان اژدهای فانی چیز بسیار با ارزشیست] 

" من هم نگفتم که فقط دندان رو برای تو میارم ، من می توانم جسد کامل اون اژدها رو به تو بدهم." 

[ صورت فلکی " شکارچی " با صدای بسیار بلند می خنند و با لحن تمسخر آمیز به شما می گوید ، اگر اون اژدها رو شکست بدی ، من تو را به عنوان رئیس کل پیروانم معرفی می کنم و زنجیر های عذاب را نیز به تو می دهم]

[ صورت فلکی "شکارچی" با پوزخندی میگوید، اما اگر شکست خوردی باید تبدیل به سگ شکاری من بشوی.] 

با اینکه نزدیک است با صدای بلند بخندم ، اما به لطف توانایی ریاکاری خودم رو کنترل می کنم و می گویم. 

" قبول می کنم" 

[ صورت فلکی " شکارچی" بی صبرانه به شما نگاه می کند] 

با آرامش کامل ، به سمت اژدها می روم و در راه تعدادی گوبلین را می بینم و به سمت آنها حمله ور می شوم. 

[ شما یک گوبلین را کشتید] 

[ شما یک گوبلین را کشتید] 

[ شما یک گوبلین را کشتید] 

[ شما یک گوبلین را کشتید] 

[ شما یک گوبلین را کشتید] 

[ لول شما افزایش یافت] 

[ شما یک گوبلین را کشتید] 

[ شما یک هوبوگوبلین را کشتید] 

[ شما یک گوبلین را کشتید] 

[ شما  یک گوبلین را کشتید] 

[ شما یک گوبلین را کشتید] 

[ شما یک هوبوگوبلین را کشتید] 

[ لول شما افزایش یافت ] 

[ لول شما افزایش یافت] 

[ دستاور جدید] 

[ شما عنوان " شکارچی گوبلین" نوع برنزی را به دست آوردید ، آمار گوبلین ها در برابر شما 10% کاهش می یابد.] 

با اینکه هدفمفقط افزایش سطح بود ، اما به دست آوردن یک عنوان جدید هم خیلی خوبه. 

" وضعیت" 

=====وضعیت===== 

نام: کازوتو 

گونه: انسان 

کلاس: ندارد 

رنک: E 

سطح: 12 

ارزش زندگی: 450 

آمار قابل ارتقاء [قدرت : 15    سرعت:12    چابکی:20   هوش: 4    مانا: 5 استقامت:10  سرزندگی:6   شانس: 4] 

آمار غیر قابل ارتقاء[ جذابیت: 10   وحشت: 40]

امتیازات آمار استفاده نشده: 15 

عنوان : اولین قتل ___ شکارچی گوبلین( نوع برنزی) 

اسپانسر : ندارد 

توانایی های منفعل: یادگیری سریع《X》__ نامیرایی《A》__ ریاکاری 《B》 

توانایی های فعال:  قرارداد《؟؟》مانا: 1 

======================== 

خب ‌، لولی که به خاطر مرگ از دست داده بودم هم جبران شد ، حالا می خواهم تمام امتیازات آمار را روی مانا بگذارم. 

=====وضعیت===== 

نام: کازوتو 

گونه: انسان 

کلاس: ندارد 

رنک: E 

سطح: 12 

ارزش زندگی: 450 

آمار قابل ارتقاء [قدرت : 15    سرعت:12    چابکی:20   هوش: 4    مانا: 20 استقامت:10  سرزندگی:6   شانس: 4] 

آمار غیر قابل ارتقاء[ جذابیت: 10   وحشت: 40]

امتیازات آمار استفاده نشده: 

عنوان : اولین قتل ___ شکارچی گوبلین( نوع برنزی) 

 اسپانسر : ندارد 

توانایی های منفعل: یادگیری سریع《X》__ نامیرایی《A》__ ریاکاری 《B》 

توانایی های فعال:  قرارداد《؟؟》مانا: 1 

======================== 

حالا می تونم به هدف اصلیم رسیدگی کنم.