برگذیدهی خدایان
قسمت: 33
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
(Pov کازوتو)
"هوف... هوف... خیلی خسته کننده بود، ولی بالاخره تونستم بکشمش"
کازوتو با نفسهای سنگین مکثی میکند و به یک درخت تکیه میدهد. شمشیر شوالیه سیاه در تنه درخت فرورفته و او با حالتی متفکرانه و چشمانی که سرشار از خستگی و کنجکاوی است، میگوید:
"اینجا یه چیزی عجیبه"
"با اینکه من تونستم هم اون شوالیه سیاه و هم اسب تک شاخ رو بُکشم، ولی لول آپ نکردم!"
کازوتو کمی فکر میکند و ناگهان انگار چیزی به یادش میآید، با صدایی نسبتاً بلند میگوید:
"فهمیدم، اینها احتمالاً موجودات احضاری هستن، البته نه از هر نوع احضاری بلکه از نوع نکرومنسری، زیرا کشتن موجوداتی که با نکرومانسری احضار شدن و هنوز پیوند خودشون رو با اربابشون قطع نکردن، EXP نمیده و باعث لول آپ نمیشه"
ولی...
هنوز چیزهایی عجیبه، مثلاً اگه اون اسب تک شاخ یک موجود نکرومانس شده بود، گوشتش باید غیرقابل خوردن میبود. مگر اینکه...
اون یک جسد تازه بوده و خیلی وقت از مرگش نگذشته باشه.
کازوتو با حالتی که انگار چیز خیلی مهمی رو به یاد آورده، به سمت جسد شوالیه سیاهپوش میرود. با دقت و کنجکاوی جسد را بررسی میکند.
پس از بررسی، با صورتی متعجب و چشمانی برقزده از هیجان چند قدمی به عقب میرود و میگوید:
"این فوقالعادهست، این زن که لباس شوالیه سیاه رو پوشیده، دقیقاً همون زن الف کمانداریه که قبل از شروع آزمون نهایی دیدم"
پس با این اتفاق دو حالت به وجود میآید:
حالت اول اینکه یک نکرومانسر بین شرکتکنندهها وجود داره و افراد و موجوداتی که میکُشه یا مردهان رو تبدیل به مرده متحرک میکنه.
اما احتمال اتفاق افتادن این فرضیه بسیار پایینه، زیرا من به وضوح مبارزه بقیه رو دیدم و اثری از نکرومانسری ندیدم.
و حالت دوم که احتمال اتفاق افتادنش بسیار زیاده، اینه که 《هادس》یا همون الهیه مرگ که در کوه المپ ساکنه، چیزها و کسانی که در لینجا میمیرن رو به مرده متحرک تبدیل میکنه تا آزمون رو از این چیزی که ...
"هوف... هوف... خیلی خسته کننده بود، ولی بالاخره تونستم بکشمش"
کازوتو با نفسهای سنگین مکثی میکند و به یک درخت تکیه میدهد. شمشیر شوالیه سیاه در تنه درخت فرورفته و او با حالتی متفکرانه و چشمانی که سرشار از خستگی و کنجکاوی است، میگوید:
"اینجا یه چیزی عجیبه"
"با اینکه من تونستم هم اون شوالیه سیاه و هم اسب تک شاخ رو بُکشم، ولی لول آپ نکردم!"
کازوتو کمی فکر میکند و ناگهان انگار چیزی به یادش میآید، با صدایی نسبتاً بلند میگوید:
"فهمیدم، اینها احتمالاً موجودات احضاری هستن، البته نه از هر نوع احضاری بلکه از نوع نکرومنسری، زیرا کشتن موجوداتی که با نکرومانسری احضار شدن و هنوز پیوند خودشون رو با اربابشون قطع نکردن، EXP نمیده و باعث لول آپ نمیشه"
ولی...
هنوز چیزهایی عجیبه، مثلاً اگه اون اسب تک شاخ یک موجود نکرومانس شده بود، گوشتش باید غیرقابل خوردن میبود. مگر اینکه...
اون یک جسد تازه بوده و خیلی وقت از مرگش نگذشته باشه.
کازوتو با حالتی که انگار چیز خیلی مهمی رو به یاد آورده، به سمت جسد شوالیه سیاهپوش میرود. با دقت و کنجکاوی جسد را بررسی میکند.
پس از بررسی، با صورتی متعجب و چشمانی برقزده از هیجان چند قدمی به عقب میرود و میگوید:
"این فوقالعادهست، این زن که لباس شوالیه سیاه رو پوشیده، دقیقاً همون زن الف کمانداریه که قبل از شروع آزمون نهایی دیدم"
پس با این اتفاق دو حالت به وجود میآید:
حالت اول اینکه یک نکرومانسر بین شرکتکنندهها وجود داره و افراد و موجوداتی که میکُشه یا مردهان رو تبدیل به مرده متحرک میکنه.
اما احتمال اتفاق افتادن این فرضیه بسیار پایینه، زیرا من به وضوح مبارزه بقیه رو دیدم و اثری از نکرومانسری ندیدم.
و حالت دوم که احتمال اتفاق افتادنش بسیار زیاده، اینه که 《هادس》یا همون الهیه مرگ که در کوه المپ ساکنه، چیزها و کسانی که در لینجا میمیرن رو به مرده متحرک تبدیل میکنه تا آزمون رو از این چیزی که ...
برای خواندن نسخهی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید.
درحال حاضر میتوانید کتاب برگذیدهی خدایان را بهصورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید.
بعد از یکماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال میشود.
کتابهای تصادفی
